آن بچه ها را چرا زودتر ندیدند ؟

ما بچه هایی را می شناسیم که در مدرسه های شان چند نوع زبان و نواختن ساز یاد می گیرند، ورزش شان اسکیت و شناست و هر هفته به تور تفریحی خارج از مدرسه می روند و دغدغه والدین شان این است که با چاقی شدید طفلکان کم تحرک شان چه کنند یا چه طور راضی شان کنند تبلت و تلفن همراه شان را مدرسه نبرند.
کد خبر: ۵۸۴۹۹۵
آن بچه ها را چرا زودتر ندیدند ؟

بچه های دیگری را هم می شناسیم که زندگی شان با گروه اول زمین تا آسمان فرق دارد. آنها به جای نشستن پشت میز و نیمکت، اگر در روستا زندگی کنند، همراه پدر و مادرشان، گوسفند و بزغاله می‌چرانند یا در مزارع کار می کنند یا قالی و گبه و چوقا می بافند و اگر حاشیه نشین باشند در شهر دستفروشی یا گدایی یا مواد فروشی یاد می گیرند.

 این بچه ها مثل گروه اول زبان خارجی یاد نمی‌گیرند آنها زبان مادری شان را هم سخت حرف می‌زنند، آنها مثل گروه اول ورزش های خاص هم یاد نمی‌گیرند اما والدین شان هیچ وقت نگران چاقی بی رویه شان نخواهند بود چون بیشتر شان سوء تغذیه دارند و نسبت به هم سن و سال های پولدارشان در شهرهای بزرگ، کوچک جثه و ضعیفند و زیاد پیش می آید که خطرات محیط کار، باعث مرگ شان شود.

لابد فاطمه قربان ، معاون آموزش ابتدایی وزیر وقت آموزش و پرورش هم همین بچه های گروه دوم را دیده است که امروز در تشریح راهبردهای پنج ساله سند تحول گفته راهبرد اول این سند، در مهر 92 اجرا می‌شود و جزئی از آن شناسایی، جذب و آموزش کودکان لازم التعلیم به ویژه در مناطق روستایی و عشایری و بازگردان شان به تحصیل است.

این مسئول اظهار کرده است که پیش تر آمار دانش‌آموزان بازمانده از تحصیل 120 هزار نفر اعلام شده بوده و  در 2 سال گذشته 29 هزار نفر از این کودکان شناسایی و جذب مدارس شده اند و حالا پیش‌بینی می‌شود بین 70 تا 90 هزار کودکان بازمانده از تحصیل وجود داشته باشد که در مدارس کشور حضور ندارند و البته توضیح داده است که به هر حال این آمار را نمی شود به صفر رساند چون شماری از این کودکان معلولیت ذهنی شدید دارند و آموزش ناپذیرند و شماری دیگر هم فوت شده اند اما شناسنامه های شان باطل نشده است.

برنامه‌هایی که این مسئول آموزش و پرورش از آنها سخن می‌گوید اگرچه ظاهری زیبا و امیدوار کننده دارد اما به نظر می رسد نکاتی در این ابراز نظر از قلم افتاده است که اگر به آنها توجه شود شاید این جلوه فریبنده و راضی کننده از آینده ای که او ترسیم می کند، در نظر خیلی ها رنگ ببازد.

به عنوان مثال معاون آموزش ابتدایی وزیر وقت آموزش و پرورش در حالی از برنامه‌های این وزارتخانه در مهر 92 حرف می‌زند که به احتمال قریب به یقین،خودش تا آن زمان دیگر پشت میز معاونت نیست و با عوض شدن وزیر ، از سمتش برکنار شده است حال آن که سند تحول بر اساس برنامه پنجم توسعه است و اگر آموزش و پرورش می خواست بر اساس این سند عمل کند باید از دو سال پیش برنامه شناسایی سریع کودکان بازمانده از تحصیل را اجرایی می‌کرد در حالی که اگر آمار ارائه شده از سوی این مسئول حقیقت داشته باشد ، در دو سال اخیر فقط 29 هزار کودک جذب تحصیل شده اند که این رقم نشان می‌دهد عزم آموزش و پرورش برای تحقق این هدف جدی نبوده است.

بدتر اما این است که در برنامه چهارم توسعه هم بر شناسایی و جذب این گروه از کودکان در قالب ماده 52 تاکید شده بود و این یعنی مسئولیت سنگینی از آغاز برنامه چهارم ، روی دوش آموزش و پرورش بوده است که آن را ادا نکرده و مسئولان در عوض به جا آوردن آن، وقت و انرژی شان را صرف طرح هایی کرده اند که هر روز و هر لحظه بیشتر عدالت آموزشی را در کشورمان بی معنا کرده است.

 آنها در این مدت بخشی از وقت شان را صرف افزایش امکانات مدارس مرفه در شهرهای بزرگ کرده اند، بخشی را به تغییرهای غیر ضروری در نظام آموزشی اختصاص داده اند و بخشی را صرف چالش های رسانه ای کرده اند تا خودشان را از گناه بی مسئولیتی در حوادث گوناگون در حوزه کاری شان مانند آتش سوزی در مدارس مناطق محروم با بخاری های چکه ای، مبرا کنند.

در همان زمان که مسئولان آموزش و پرورش با اولویت بندی های نادرست در برنامه ریزی‌های شان، مشغول عمیق تر کردن شکاف طبقاتی میان فرزندان فقرا و اغنیا بودند، کودکانی در مناطق محروم کودکانی تحصیل را رها کردند تا نان آور خانواده باشند و کودکانی هم از مدرسه رفتن محروم شدند چون در محل زندگی شان مدرسه ای وجود نداشت و از آنجا که برای تحصیل در مدارس روستاهای دیگر ناچار بودند در خوابگاه اقامت کنند و پول اقامت در خوابگاه را نداشتند، قید درس خواندن را زدند تا سرنوشتی مانند پدر و مادرهای شان یا حتی بدتر داشته باشند.

طرح های معاون آموزش ابتدایی وزیر وقت آموزش و پرورش برای مهر 92 و پس از آن، اگرچه ایده آل است اما او و بقیه مسئولان در آموزش و پرورش باید در برابر این پرسش، پاسخگو باشند که چرا در بزنگاه رفتن، به فکر ارائه دادن طرح های بزرگ و نسخه پیچیدن برای مدیران بعدی افتاده اند در حالی که خودشان در مهلت نسبتا طولانی که به آنها داده شد برای عملی کردن این برنامه ها اقدامی نکردند؟

مریم یوشی زاده –خبرنگار جام جم آنلاین

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۲
قرنی
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۵۷ - ۱۳۹۲/۰۵/۱۳
۰
۰
دیگه بااین پولی كه مدارس ازوالدین می گیرند تعدادمدرسه نرفته هابیشترخواهدشد
زهره حاجیان
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۲۸ - ۱۳۹۲/۰۵/۱۳
۰
۰
این نوشتار نشان داد كه چگونه می توان از یك سخت خبر گزارشی خوب و نرم نوشت كه مخاطب خاص در این روزگار كه سرانه مطالعه به سرعت نور پایین می آید بتواند بخواند و لذت ببرد ...
ممنون از جام جم آنلاین و سپاس از قلم مریم یوشی زاده عزیز كه خبرنگار خوب بودن را یادمان می دهد.

نیازمندی ها