جام جم سرا: این میدان فضایی بزرگ شامل دو فاز با سالنهای بزرگ است؛ 8 در ورودی دارد و میوهها از استانهای مختلف کشور شبانه به این محل سرازیر و از آنجا به میدانهای میوه وترهبار سطح شهر تهران و دیگر شهرستانها فرستاده میشوند. این میدان شاهرگ حیاتی توزیع میوه پایتخت است و بالطبع نقش تعیینکنندهای در قیمت میوهای دارد که مردم میخرند.
میدان مرکزی یک هزار و 400 غرفه را در خود جای داده و نزدیک به دو دهه است که از فعالیت آن میگذرد، اما اگر گشتی در این میدان بزنید و آن را از نظر بگذرانید، متوجه میشوید که هنوز به مرکزی سازمان یافته و سامانمند تبدیل نشده و نیاز به ساماندهی جدی دارد.
ساعت 9 صبح است و از حجم انبوه ماشینهای خاور و وانتهایی که تا یکی دو ساعت پیش اینجا بودند، تک و توکی ماندهاند تا بار خود را تخلیه و بعد به سوی مقصدشان حرکت کنند، برخی نیز پس از تخلیه بار و گرفتن پول بارشان محل را ترک کردهاند. روال کار به این گونه است که خودروهای حمل میوه از حدود نیمه شب خود را به میدان میوه و تره بار میرسانند و بار خود را به حجره داران و دلالان تحویل میدهند.
ساعات بعد از نیمه شب، تا وقتی آفتاب بزند، این میدان اوج تحرک و سروصدا را شاهد است و ساعت 8 و 9 صبح دیگر خبری از آن غلغله نیست؛ گرچه هستند خودروهایی که همچنان آمد و رفت میکنند. شاید نزدیک به 80 درصد کسانی که الان شغل دلالی دارند، قبلاً کشاورز بودهاند. آنها عمدتاً از کارشان شکوه دارند و از کسادی بازار میگویند. این دلالان اعتقاد دارند سودی که از کشاورز دریافت میکنند سود زیادی نیست و برای مرارتی که میکشند این سود کفاف زندگی شان را نمیدهد!
از خروجی شمالی این میدان وارد میشوم. یک وانت بزرگ از همین در میخواهد خارج شود. با اشاره دست میایستد. رانندهای حدود 50 ساله پشت فرمان نشسته و وانتاش را تا جایی که میتوانسته از انواع میوه پر کرده است. میگوید این میوهها را از دلال خریدهام. البته آنها هیچ وقت فاکتور خرید نمیدهند.
نزدیک یکی از حجرههای فاز یک میشوم. مقدار قابل توجهی میوه در این حجره تلنبار شده است. صاحب حجره مردی است میانسال که خودش را طباطبایی معرفی میکند و اهل دشت مغان است. از قدیمیهای این میدان است و تقریباً از ابتدای شروع به کار این میدان حضور داشته و حجرهداری میکند. بسیاری از حجرهدارهای میدان بزرگ فضای مقابل حجرهشان را اجاره میدهند و اجارههای درشت میگیرند. اما طباطبایی میگوید که هرگز حاضر نشده فضای جلوی حجرهاش را اجاره بدهد. میگوید: اکثر حجرهداران فضای جلوی حجرهها را نه به یک نفر که حتی به چندین نفر اجاره میدهند و این اجارهها هم از کف 4 میلیون تومان شروع میشود و همین طور بالا میرود.
به گفته او، کسانی که این محیط را اجاره میکنند بسیار حرفهای عمل میکنند و شبانه همه میوههای میدان را بالا و پایین میکنند و بعد هم بهترین میوهها را انتخاب و با قیمتی کم میخرند. سپس منتظر مشتریانی میمانند که معمولاً بعد از نیمه شب به این میدان میآیند و بسیار بالاتر از قیمتی که میوه را خریدهاند، به آنها میفروشند! این دلالان قیمت صیفیجات و میوهها را بعضی وقتها تا بیش از دو برابر اضافه میکنند و به مشتریان میفروشند.
طباطبایی میگوید: امروزه بیش از نصف فروشندگان این میدان دلال هستند و اگر اغراق نکرده باشم همین دلالان سرپایی درآمدشان روزانه شاید به یک میلیون و 200 هزار تومان هم برسد. درست که خیلیهای شان نسیه اقلامشان را میفروشند، اما سودهای بالا هم میبرند. مثلاً نارنگی را کیلویی 2700 تومان از ما میخرند و 3500 تومان به مشتری میفروشند.
قیمتها را خریدار و دلالها تعیین میکنند
او میگوید: قیمت میوه را خریدار و دلال تعیین میکند و اصولاً پایه قیمت هم بر اساس عرضه و تقاضا است. اگر دنبال صرفه باشم، باید بگویم که فروختن به دلالها بد هم نیست، چون پول بهتری میدهند. تازه همین میوهفروشی در بسیاری از مغازههای میوه در سطح شهر 2 تا 3 برابر از آنچه از ما خریداری میشود، به فروش میرسد.
کامیونی میآید و جلوی حجره توقف میکند. از ظاهر امر پیداست که راننده بار میوه آن را خالی کرده و برگشته است. او که ظاهراً دل خوشی از دلالان ندارد، میگوید: چندین سال است که این میدان روی شاخ دلالها میچرخد. تعریف قانونی ندارد و حجرهدارانی که دیگر نمیتوانند کار کنند و یا دنبال سود بیشتر و پول بیشتری هستند، فضای جلوی مغازهشان را به این دلالها اجاره میدهند که قیمت اجاره بسته به اینکه در چه فازی و در کدام سالن و کجای سالن باشد، فرق میکند. میانگین از 4 میلیون تومان تا 10میلیون تومان است؛ گرچه در مواردی اجارههای ماهانه 15 و 20 میلیونی هم داشتهایم!
در یکی از سالنها میچرخم. جوان حدوداً 27 سالهای در حالی که سیگاری هم در گوشه لب دارد، جلوی حجرهای کنار بار بزرگی از مرکبات نشسته است. میوههایش پرتقال و نارنگی و لیمو شیرین است. روی خوشی به صحبت نشان نمیدهد.
با این حال پاپیچ میشوم. راضی به صحبت میشود و میگوید: بار را از کامیونها میخریم و در هر کیلو حدوداً 200 تومان بیشتر به مشتری میفروشیم.
بعد اضافه میکند: میخواهی بنویسی، اینها را بنویس. درآمد ما کم است و بیمه هم نیستیم. سختی کار هم که داریم. باید نصفههای شب که همه خوابیدهاند و بار وارد میدان میشود خودمان را به میدان برسانیم و بار را تخلیه و یا خریداری کنیم و بعد میوهها را در هر جعبه به شکلی که تقریباً به یک اندازه باشد بچینیم.
درباره میانگین فروش روزانهاش میپرسم: میانگین فروشم در روز خیلی بشود 100 هزار تومان بیشتر نیست! البته بعضی از عمدهفروشها هستند که روزانه یک میلیون تومان هم سود میکنند. من خودم ماهانه 700هزار تومان برای فضای 8 متری اجاره میدهم.
احساس میکنم خیلی علاقهای به بیان میزان فروش و سود روزانه واقعیاش ندارد. در حالی که با مشتری چانه زنی میکند و معلوم است در این سن تقریباً در کارش مهارت کسب کرده میگوید: حجرهداران شش دانگ فضای جلوی مغازهشان را حدود 8 میلیون تومان اجاره میدهند که چندین نفر در فضای 4- 5 متری آنجا مشغولند و بیشتر کارگران هم بین 3 تا 6 نفر هستند.
سراغ کارگران حجرهها میروم. یکی از آنها اهل شمال است و 12 سالی است که در میدان کار میکند. خودش را احمدی معرفی میکند و میگوید، روزانه 50 تا 100 هزار تومان درآمد دارد. برخی اوقات میوهها را از کامیون خودمان خالی میکنیم، چون کارگری نداریم. بنابراین پول آن را هم از مشتری میگیریم. متأسفانه حجرهدارها کارگران را بیمه نمیکنند، پولی هم به ما نمیدهند، قبلاً پول ناهار میدادند که خیلی وقت است که آن را هم حذف کردهاند.
وی میگوید: شاید بین 2 تا 4 هزار دلال در میدان بزرگ وجود دارد که خیلی از آنها چند ماه با چرخ میوه جابهجا میکنند و پس از مدتی تبدیل به یکی از دلالان اسم و رسم دار میشوند و پولهای زیادی به دست میآورند. حتی کار حجرهدارها را هم برخی اوقات کساد میکنند و با رعیت و کشاورز هم دست به یکی میشوند، چون با قیمت کمتری از او خریداری میکنند و با قیمت بهتر به مغازه دارها میفروشند. در این بین، بیشتر دلالها سود میبرند چون نه سرمایه آنچنانی میخواهند و نه فضایی، اما آنها هم به قول خودشان همیشه مشکلاتی دارند.
اسدی که از حجرهداران این میدان و اهل شیراز است، میگوید: میدان اصلی میوه و تره بار که میگویند اینجاست. خیلیها از ما اینجا خرید میکنند چون میصرفد. از 11 شب اینجا باز میشود و کم کم مردم و خریدارها برای خرید به این مرکز میآیند. آنهایی که میوه بهتر میخواهند خودشان را زودتر به این بازار میرسانند. این مرکز تا 10 صبح هم مشتری دارد اما زیاد نیستند. چون خریدها تا این ساعت تمام شده و همه در حال جمع و جور کردن و جاروپاروی حجره و مغازه شان هستند. این مرکز هر روز باز است، اما روزهای جمعه تعطیل است و معمولاً از شهرهای مختلف از جمله شیراز، اردبیل، بم، ساوه، کرج، اصفهان، تبریز، مشهد، دزفول و شهرهای شمالی برای فروش محصول به اینجا میآیند.
عرضه و تقاضا در بازار رکن اصلی را تشکیل میدهد
او میگوید: البته فصل تابستان فروش ما خیلی بهتر است و اینجا تحت نظر اتحادیه بارفروشان است. عرضه و تقاضا خیلی مهم است و برخی اقلام گران است. مثل گوجه که الان 6 هزار تومان است و ما به قیمت روز حساب میکنیم چون در این فصل کمتر است. اسدی اضافه میکند: همه کسانی که اینجا خرید میکنند از خرید راضی هستند. وقتی حجرهای بار زیاد میخورد هزینهها هم زیاد میشود. برخی اوقات بار اضافی به شهرهای توریستی مانند اصفهان و مشهد که در آنجا توریست و زائر زیاد است فرستاده میشود.
مهاجری که از دلالان این بازار است نیز میگوید: 12 سال است که حرفهام این است. اهل دشت مغان هستم و شاید روزانه 200 هزار تومان سود داشته باشم. البته برخی اوقات به 500 هزار تومان هم میرسد اما این بستگی به فصل دارد. از زمانی که گرانی زیاد شد مردم کمتر خرید میکنند و بیشتر چیزهایی که نیاز دارند را میخرند. اگر باری را که خریداری کردیم به فروش نرسانیم به دوره گردها با قیمت پایین تر میفروشیم تا خراب نشوند. البته در زمستان چون هوا خنک است بار بهتر میماند و اگر به میزان مناسبی میوه خریداری کنیم زود به فروش میرود و برخی اوقات هم که زیاد باشد و خراب شود بیرون میریزیم.
این دلال اضافه میکند: کار ما شب بیداری دارد و بازار هم شرایطش خوب نیست. همه همیشه میگویند که دلالها گرانفروش هستند و نباید به آنها اعتماد کرد، اما ما با قیمت بسیار مناسب از کشاورز میوه را خریداری میکنیم و با سودی اندک به حجره دارها میفروشیم؛ سود بیشتر این وسط به مغازه دارها میرسد، نه ما که نه بیمه هستیم و نه کار درست و حسابی داریم.
او درباره میوههای خارجی نیز میگوید: دو سه سال پیش انواع میوههای خارجی به بازار میآمد و تا به دست مصرف کننده برسد قیمتها چند برابر میشد اما مدتی است که ورود میوه به کشور تا حدودی محدود شده و بیشتر میوهها داخلی است؛ البته به جز آناناس و موز و انبه و بعضاً پرتقال. میوههای خارجی را برای ماندگاری بیشتر به انواع مواد نگهدارنده و پودر آغشته میکنند. بنابراین تا 2 ماه هم ماندگاری دارند؛ چون هم دستچین و به یک اندازه در جعبه چیده میشوند و هم ظاهری زیبا و سرحال دارند. این روزها به خاطر گران بودن، کمتر میوه خارجی در مغازهها و میدان میوه دیده میشود. تا یک ماه پیش پرتقال مصری کیلویی 7 هزار تومان بود اما الان دیگر کمتر در بازار است. این را هم اضافه کنم که ما یک شب در میان از میدان خرید میکنیم و به دوره گردها و وانتیها میفروشیم. قیمتها در پایین شهر ارزانتر است و در بالا شهر به خاطر مغازهها و مشتری و محل فروش خیلی بالاتر و از قیمتهای واقعیشان خیلی فاصله دارند.
یکی از مغازه دار میدان منیریه نیز میگوید:30 سال است که در این کار هستم. طبق تعرفه میتوانیم تا 35 درصد میوهها را گرانتر بفروشیم اما حتی با 20 درصدی هم که اضافه میکنیم باز هم مردم توان خرید ندارند. شاید قبلاً فروش ما روزانه به بالای یک میلیون تومان هم میرسید اما الان فروش کمتر شده. الان میوههای ما بیشتر ایرانی است. تا دو سال پیش مغازه ما پر از میوههای خارجی مثل سیب و پرتقال و گلابی لبنانی و مصری و ترکیهای بود؛ ولی دولت قدغن کرد.
تا آنجایی که من میدانم ما یکسری از میوهها را مثل انار، هندوانه، گوجه فرنگی و سیب را از طریق مرز به ترکیه و عراق میفرستیم. ما موز را از هند و آفریقا و اکوادور و انبه را از پاکستان وارد میکنیم که قیمت انبه پاکستانی الان بین 2500 تا 3 هزار تومان و گاهی هم به 5 هزار تومان میرسد. برخی میوههای خارجی که اینجا کاشته میشدند در بازار به میوه خارجی معروف است، در حالی که از خارج میوه اش وارد نمیشود بلکه نهالش اینجا کاشته میشود و اینجا به ثمر میرسد. خوشبختانه کشور ما چهار فصل است و مرکبات ما هم خوب به عمل میآید. اگر دولت از کشاورزان بیشتر حمایت کند وضعیت فروش همه ما از دلال و حجره دار تا مغازهدار بهتر میشود.
اکبری از مغازهداران خیابان هویزه ، میگوید: 11 سال است در این کار هستم. دیگر زمستان و تابستان فرقی برایم نمیکند. هر کدام سختی خودش را دارند زمستانها میوهها مرکبات است و دیرتر خراب میشود و قیمتها اینجا بد نیست و ماهی دوبار تعزیرات برای بازرسی میآید. در مغازه ما پرتقال مصری کیلویی 9800 تومان است و فرقش با ایرانی این است که خارجیاش شیرین تر و پوستش نازکتر است و همه در یک اندازه است چون دستچین شده است. البته پارسال سیب سبز فرانسوی 13000 تومان ؛ انگور آفریقایی 17 هزار تومان و گلابی 18 هزار تومان بود که امسال در مغازه مان نداریم.
قیمت چند قلم میوه در میدان میوه و ترهبار
پرتقال تامسون شمال 2000 تا 3500تومان؛ پرتقال بم 4 هزارتومان؛ نارنگی از 1000 تا 4هزار تومان؛ سیب مراغهای از 2500 تا 3500 تومان؛ لیمو شیرین 2200 تومان؛ پیاز 1000 تومان؛ خرمالوی کن از 1800 تا 4500 تومان ؛کیوی شمال 3000 تومان ؛ انگور 3000 تومان؛ سیب از 1000 تا 3000 تومان که سیب دماوند بهتر است و بین 3 هزار تا 4 هزار تومان است. نارنگی شمال از 3000 تومان تا 3500، لیموی شیرین جیرفت 2200 و لیموی شمال 1500 ؛ انار دماوندی 4 هزار تومان؛ انار شیرازی 3 هزار تومان؛ انگورسفید 4 هزار تومان؛ انگور قرمز 5 هزار تومان؛ ازگیل شمال 5500 تا 6 هزار تومان است. (ایران هفت)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد