جام جم: بدن سالم در موی سالم است؟
ما تا امروز، همچین خیال میکردیم که فقط عقل سالم در بدن سالم است و بس. الآن اما به ما همچین گزارش دادند که گویا بدن سالم هم در موی سالم است. حالا بیا درستش کن!
خبر بهداشتی: «کارشناسان بهداشت و سلامت به این نکته اذعان دارند که ظاهر و جنس موی آدم ها حاوی نکات بسیاری در خصوص وضع جسمانی افراد است.»ــ به نقل از جام جم
کارشناسان بهداشتی با گرایش موشناسی تخصصی، بر این باورند که با دیدن سر و وضع موی آدم ها می شود به وضع جسمانی و سلامت آنها پی برد. مثلا اگر موها شوره داشته باشد، لابد دچار کمبود برخی ویتامین ها هستند. یا اگر کوتاه شده باشند، حتما طرف بتازگی آرایشگاه بوده است.
بسته پیشنهادی: حالا که به گفته کارشناسان و موشناسان، می توان از وضع موی سر آدم ها به وضع سلامت آنها پی برد، عرایضی هم ما در مقام یک موشناس مبتدی و مقیم مرکز داریم که ذیلا عرض می کنیم:
1- شناخت سیاسی مو: احزاب و جناح های سیاسی، طوری آرایش سیاسی خود را تنظیم و تعریف کنند که مثلا اگر در جناح چپ تعریف می شوند، موی سرشان را به سمت چپ شانه کنند؛ و بالعکس اگر وابسته به جریان راست هستند، موی سر را به طرف راست بخوابانند. اگر هم فراجناحی اند که فرق خود را از وسط باز کنند. موهای سر را نصف به نصف و به صورت متساوی ومرضی الطرفین، به دو طرف راست و چپ سر مبارک تقسیم نمایند.
2- شناخت اقتصادی مو: اشخاصی که موهای سرشان را واکس های آنچنانی و گران قیمت می زنند، یا موهای سرشان را رنگ می کنند، یا اگر خانم هستند، کلیپس هایی به سر می زنند که به ایجاد پدیده «کلیپسوف» در طبیعت منجر می شود (که طی آن، کلیپس سر، میان خورشید و زمین حائل می شود و نمی گذارد نور به زمین برسد)؛ اینها عموما و غالبا از خانواده های برخورداری هستند که نیاز به یارانه ندارند. دولت می تواند یارانه شان را قطع کند، اگر مجبور شد.
3- شناخت بهداشتی مو: اگر با موهایی برخورد کردید که شدیدا چرب و چیلی بود و ژولیده و آشفته احوال؛ یقین بدانید که طرف یک مدت مدیدی است راه حمام را گم کرده. پس دست او را عین گشت ارشاد بهداشت بگیرید و به راه راست حمام و استحمام هدایت کنید و زیر گوش وی گوشزد بفرمایید که: نظافت نشانه ایمان است. شما مگر نمی خواهی از تاکسی و اتوبوس شهری و مترو استفاده کنی؟... خب گناه بقیه ملت صبور و متحمل چیست که باید احتیاطا از خانه شان گیره بردارند که به بینی شان بزنند؟!
سیاست روز: تیتر روزنامههای امروز
تیمملی ایران از رقابتهای جام ملتهای آسیا حذف شد و بعد از باخت به تیمملی عراق باید کمکم به فکر بلیت برگشت باشد.
از آنجا که «ننجون» اهل پیشگویی است و مثل الباقی ننجونهای عالم سر پیری یا منجم میشود و یا پیشگو به این ترتیب تیتر روزنامههای امروز را اینطوری پیشگویی میکند.
نود: حمله وحشیانه عراق به یوزپلنگ ایرانی
استقلال جوان: در کوچه امیر قلعهنویی هم عروسی شد
پیروزی: دیدی به زمین گرم خوردی آقای کیروش؟!
خبر ورزشی: داور ما را کشت
گل: تبانی، تبانی، داور استرالیایی!
کیهان: توطئه شکست ایران بعد از شیرینی حماسه مرگ ملک عبدالله را تلخ کرد
شرق: کارلوس کیروش دلش نیامد عراقیها گریان به خانه برگردند
وطن امروز: خبر مرگشان باختند
اعتماد: پرونده (میم - ر) زیر سایه سنگین شکست تیمملی ایران!!
سیاست روز: باختیم؟ اشکال ندارد. صدبار شعبان، یک بار هم رمضان
اطلاعات: مجله اطلاعات هفتگی یکشنبهها منتشر میشود
کیهان: کمحافظه! (گفت و شنود)
گفت: علی تاجرنیا، عضو شورای مرکزی حزب مشارکت گفته است؛ عامل حوادث سال 88 میرحسین موسوی بود و آن حوادث به اصلاحطلبان ربطی نداشته است!
گفتم: دروغ تقلب را چه کسانی مطرح کردند؟ دعوت به آشوب خیابانی از سوی چه کسانی بود؟ خیانتهایی نظیر دریافت کمک مالی از ملک عبدالله، شعار به حمایت از اسرائیل و دفاع از آمریکا، پاره کردن عکس حضرت امام، آتش زدن مسجد را چه کسانی مرتکب شدند؟ چه کسانی از اظهارنظر نتانیاهو که اصلاحطلبان را بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران نامیده بود، ذوق زده شده بودند؟ چه کسانی با جرج سوروس صهیونیست ملاقات کرده و دستور کار گرفته بودند؟ چه کسانی از سوی الیزابت چنی برای آموزش آشوب و فتنه به دوبی و لاهه اعزام شده بودند؟ و...
گفت: فکر کرده مردم یادشون رفته که عوامل و سران فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 سر و ته یک کرباسند.
گفتم: دو نفر رفته بودند شکار شیر، یکی تفنگ رو خشابگذاری میکرد و اون یکی شلیک میکرد، شیر که حمله کرد اون که شلیک کرده بود رفت بالای درخت و به رفیقش گفت بیا بالا، رفیقش گفت؛ به من چه؟ مگه من شلیک کردم؟!
آرمان: از خودگذشتگی به سبک الهام
چند روز قبل محمدرضا رحیمی معاون اول دولت دهم به بیش از پنج سال زندان و پرداخت رقمی حدود سه میلیارد و هشتصد میلیون تومان (چند تا صفر داره؟!) جزای نقدی محکوم شد (یک معاون اول ساده واقعا از کجا بیاره این مبلغ رو پرداخت کنه؟) همین چند ماه پیش بود که نامبرده طی نامهای به مسئولین قضایی کشور اعلام کرد که این اتفاقات (در وزن اختلاسات!) در زمان این دولت (یعنی دولت نهم و دهم) اتفاق نیفتاده است (احتمالا در زمان اون دولت اتفاق افتاده است!) رئیس دولت سابق هم در سال پایانی دولت دهم نشان خدمت به آقای رحیمی اعطا کرد، به هر حال همه نشانها نباید با حساب و کتاب اعطا شوند و البته گذر زمان نشان داد ایشان کم خدمت نکرده حالا چه فرقی میکند به چه کسی؟ ما و محمدرضا رحیمی نداشتیم که!
نکته دیگر این است که استاد رحیمی چند سالی ریاست سازمان مبارزه با مفاسد اقتصادی را به عهده داشت که انتقادات فراوانی را با خود به همراه داشت!
نکته پایانی این است که نامبرده (هی نپرسید نامبرده کیه، پشت دیوار کیه! منظور محمدرضا رحیمی معاون اول دولت پاک دستان است) اعلام کرده فردی که او را فریب داده، از طرف برخی از مسئولین به ایشان معرفی شده و مورد تائید قرار گرفته است، بر این اساس؛ الف- این تائید دوربین مخفی بوده و ظاهرا دوستان میخواستند سر شوخی را با آقای رحیمی باز کنند اما متاسفانه ایشان موضوع را جدی گرفته، ب- آقا گرگه هم با همین روش شنگول و منگول را خورد اما نتوانست حبه انگور را گول بزند و بخورد ج- هر زمان کسی حرف از چند نفر یا برخی از افراد زد شما فکر کنید منظورش آقا اسکندر همسایه ما بوده (وظیفه شفاف سازی هم به عهده ما!) د- حالا دیگر به همه ثابت شد منظور از میم. ر آقای محمدرضا رحیمی نبوده و قطعا و بلاشک و صد در صد میم. ر مخفف ماست و ریحون است، برو حالشو ببر!
از خودگذشتگی به سبک الهام
چند وقتی بود با اینکه گلدانها را آب داده بودیم، سلام همسایه را جواب داده بودیم، کلا سر چهارراه از هر گلفروشی گل خریده بودیم... متاسفانه تهران حالت غمانگیزی داشت و انگار یک چیزی این وسط کم بود تا اینکه در اخبار خواندیم روزنامهای با نام «مهر عدالت» یا یک چیزی توی همین مایهها قرار است منتشر شود که استاد غلامحسین الهام هم یکی از اعضای هیات مدیره (یا یک چیزی توی همین مایهها) آن خواهد بود، بر این اساس چند نکته به ذهن نگارنده میرسد:
الف- تا کی باید غلامحسین الهام به تنهایی بار افزایش فرصت شغلی را به دوش کشیده و خود را وقف افزایش آمار اشتغال زایی کند؟
ب- با بازنشستگی نامبرده خطر سقوط نرخ بیکاری به دسته دوم محتمل خواهد بود.
ج- من هم غلامحسین الهام هستم (عدهای از جوانان جویای کار در فضای مجازی).
د- پیشنهاد میکنیم حتما از ظرفیتهای آقایان مشایی، بقایی، جوانفکر و کلهر در این روزنامه استفاده شود.
ه- طنزنویس این روزنامه چه کار راحتی خواهد داشت، آب اینجاست و او لازم نیست تشنه لبان گرد جهان بگردد، یک نگاه به اطراف بیندازد، بار ستون طنز خود را بسته است!
شرق: تابتاب عباسی
ما همیشه ناراحت بودیم که هیچکس ما را درک نمیکند و نمیفهمد ما چی میکشیم و چقدر تاب میآوریم تا اینکه دیروز ایسنا خبر داد:
«تهران به شهرهای تابآور جهان پیوست»
باید هم میپیوست. اصولا تهرانیها تابآورترین مردم جهان هستند چون با تلاش مسوولان شهرداری، تهران بیشترین تاب جهان را دارد.
[...]
بعد هم میدانید یکتکه فلز برای این که فشار زیادی را تاب بیاورد، باید در کوره قرار بگیرد و هی چکش بخورد.
تهرانیها نیز شبیه غذا در مایکروفر تحتتاثیر امواج [...] پخته شدهاند.
همچنین تابی که تهرانیها در آلودگی هوا میآورند، صدبرابر تابی است که تکاورها با ماسک شیمیایی در شرایط سخت میآورند.
از طرفی تابی که تهرانیها وقتی سوار مترو و اتوبوس میشوند میآورند فولاد آبدیده نمیآورد.
همچنین تهرانیها از قدیم سیبیل داشتهاند و تابدادن سبیل تهرانیها نیز نشان بر تابآوری تهرانیان است.
از طرفی دیده شده تهرانیها همچون اصفهانیها صبح تا شب جای کارکردن در شهر میتابند که نشان تابآوری است.
جمعبندی آمبولی: تابتاب عباسی خدا کاری کن ما بیشتر تاب بیاوریم.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد