موفقیت و درخشش ستارهها به مرور باعث میشد تماشاگران فیلمهای آینده آنها را انتظار بکشند و مرتب پیگیر اخبار فعالیتهای جدید آنها باشند. از این رو خبر نقش آفرینی ستارههایی چون کلارک گیبل، سوفیا لورن، مریلین مونرو، مارلون براندو و در سالهای بعد دنیرو، پاچینو، براد پیت و تام کروز تا امروز جانی دپ، اسکارلت یوهانسون، کریستین بیل و دیگران بلافاصله در مطبوعات، خبرگزاریها و فضای مجازی سر و صدا به پا میکند و خیلیها از لحظه انتشار خبر منتظر آغاز اکران فیلم میمانند.
این بازیگران و ستارهها هستند که در نوک پیکان یک فیلم حضوری تعیینکننده و موثر دارند و میتوانند یک اثر سینمایی را به عرش ببرند یا بر زمین گرم بکوبند. به همین خاطر کستینگ و انتخاب بازیگران مناسب برای یک فیلم اهمیت فراوانی پیدا میکند و نمیتوان این وظیفه خطیر را سبک و کماهمیت پنداشت و آن را به اشخاص ناتوان و نابلد سپرد.
اما آیا برای موفقیت مادی و معنوی یک فیلم فقط باید به حضور ستارهها و بازیگران دل بست؟ یا یک اثر سینمایی برای رسیدن به پیروزی و جلب نظر مساعد تماشاگران به ابزار و مصالح دیگری هم نیاز دارد؟ پرواضح است که حتی بهترین ستارههای سینما هم همیشه در اوج نیستند و نمیتوانند یک تنه موفقیت یک اثر را تضمین کنند. آنها حتی در بهترین شرایط هم به اهرمهای دیگری برای بهتر دیده شدن و در نهایت جذب تماشاگران نیاز دارند.
فیلمهای بسیاری را در تاریخ سینما میتوان مثال زد که باوجود بهرهمندی از بازیگران محبوب و شناخته شده راه به جایی نبردند و نتوانستند مانع شکست تجاری یک فیلم شوند. درست مثل تیمهای فوتبال بارسلونا یا رئال مادرید که باوجود استفاده از خیل عظیم بازیکنان بزرگ و مشهور، گاهی در مقابل یک تیم مهجور و فقیر نیز زانو میزنند و کاری از اسمهای پرآوازه برنمیآید.
عنصر دیگری که نقش موثری در موفقیت یک فیلم دارد، کارگردان است؛ درست است که بیشترین زحمات فیلم بردوش کارگردان است و اصلا مسئولیت کیفیت یک اثر سینمایی به عهده اوست و او بیشتر از همه عوامل با فیلم عجین و مانوس است، اما کمتر پیش میآید که تماشاگران عام سینما به خاطر نام یک کارگردان جلوی سینماها صف ببندند؛ البته فیلمسازان شهیری را در تاریخ سینمای جهان میتوانیم مثال بزنیم که به دلیل تسلط، مهارت و کارنامه قابل اعتنایشان، اسم خود را به یک برند ارتقا دادند و بسیاری از تماشاگران به خاطر وجود نام و به اعتبار آنها راهی سالنهای سینما میشدند. جان فورد، آلفرد هیچکاک، فرانک کاپرا و بیلی وایلدر در جذب نظر تماشاگران دست کمی از ستارههای افسونگر مرد و زن سینما نداشتند و مردم برای دیدن فیلمهای جدید آنها لحظهشماری میکردند. یا نام افرادی همچون جیمز کامرون، استیون اسپیلبرگ، دیوید فینچر، مارتین اسکورسیزی، وودی آلن و کریستوفر نولان برای پرکردن سالنهای سینما کفایت میکند.
فیلمنامه؛ مهمترین عنصر فیلم
اما حضور بازیگران و کارگردانان چهره گر چه عناصری لازم برای موفقیت یک فیلم در گیشه محسوب می شوند ولی این قطعا کافی نیست و چه بسیار آثاری که این مولفه های لازم را داشتند اما ماندگار نشدند . آنچه یک اثر سینمایی را در ذهن نسل ها حفظ و شاخص میکند قصه و فیلمنامه قوی است. فیلمنامه در جذب تماشاگران به یک فیلم مهمترین نقش را دارد. فیلمنامهنویسها هیچوقت این بخت را ندارند که به اندازه بازیگران و فیلمسازان مشهور شوند و مورد توجه قرار بگیرند، اما کسی نمیتواند منکر نقش بسیار تاثیرگذار فیلمنامهنویس در شکلگیری یک فیلم شود. اگر متن استوار و جذابی وجود نداشته باشد، خبری هم از هنر کارگردانی و بازی خوب بازیگر نخواهد بود و بازیگران و کارگردانان نمیتوانند با فیلمنامهای ضعیف معجزه کنند و خروجی چشمگیری ارائه دهند. گاهی فیلمی بازیگر و کارگردان شاخص و ستارهای ندارد، اما به قدری ایده و خلاصه داستان جذابی دارد که میتواند خیلیها را مشتاق دیدنش کند.درواقع حالت ایدهآل ماجرا این است که بازیگر، کارگردان، فیلمنامهنویس و دیگر عوامل یک فیلم، در ترکیب و توازنی مثالزدنی یک فیلم سینمایی را به سامان و سرانجامی خوب برسانند و در نهایت موفق به جلب نظر و البته رضایت تماشاگران پرشماری شوند.با این همه، فکر میکنید اگر بخواهیم این موارد را تفکیک کنیم، سهم هر کدام از این بخشها در دیده شدن و موفقیت مالی فیلمهای پرفروش اکران فعلی سینمای ایران چقدر است؟
ایرانبرگر
«ایران برگر»، تازهترین فیلم مسعود جعفری جوزانی در سینما موفق شد در زمانی اندک عنوان نخستین فیلم پرفروش سینما در سال 94 را از آنِ خود کند و در آستانه فروش سه میلیارد تومانی قرار بگیرد.
فکر میکنید چه چیزی باعث استقبال تماشاگران و موفقیت مالی این فیلم شده است؟ به نظر مهمترین عامل فروش بالای این فیلم، ترکیب بازیگران آن باشد. استفاده از بازیگران چهره و امتحان پس داده تلویزیونی همچون محسن تنابنده، احمد مهرانفر (که در مجموعه پایتخت همبازیهای خوبی برای هم بوده و هستند)، هادی کاظمی و محمدرضا هدایتی، برگ برنده کارگردان است. به این جمع بیفزایید چهرههایی چون حمید گودرزی و نیوشا ضیغمی را که برخی به واسطه دیدن آنها به سینما میروند. علی نصیریان هم که با سابقه درخشانش در بازیگری نیازی به معرفی ندارد و تماشاگران همواره مشتاق دیدن نقشآفرینیهای استادانه او هستند.
مسعود جعفریجوزانی هم نامی آشنا برای مردم و علاقمندان سینماست و خاطرات خوش تماشای آثاری چون در چشم باد، شیر سنگی و جادههای سرد نقش بسزایی در گرایش مردم به دیدن ایرانبرگر دارد. در واقع کارنامه موفق جوزانی میتواند برای هر فیلم به کمک او بیاید.
افزون بر اینها ایده و فضای کمدی فیلم هم نقش مهمی در اقبال مردم به این فیلم دارد. تماشای اثر مفرح ایرانبرگر در میان فیلمهای عبوس و جدی سینمای ما غنیمت است و تماشاگرانی که از دیدن غم و مصیبت و تلخی خسته و دلزده شدهاند، ترجیح میدهند به جای اشک ریختن، بخندند.
بنابراین ایران برگر به دلیل برخورداری از عناصری کارا و موثر، موفق به فروشی بالا در گیشه میشود. هرچند شاید فیلم به مذاق برخی از دوستداران جدی تر و نکته سنج تر سینما و حتی دوستداران سینمای جوزانی خوش نیامده باشد.
رخ دیوانه
فیلم جوانپسند ابوالحسن داوودی هم که در آستانه فروشی دو میلیارد تومانی قرار دارد، به نوعی آنچه خوبان همه دارند را تنها داراست. «رخ دیوانه» در بخش مسابقه سینمای ایران جشنواره فیلم فجر توانست در اتفاقی کمنظیر و مثالزدنی، نظر مساعد مردم و هیات داوران را بصورت همزمان جلب کند و دو سیمرغ بلورین ارزشمند بهترین فیلم از نگاه تماشاگران و بهترین فیلم را به دست آورد.
حضور بازیگران و کارگردانان چهره گر چه عناصری لازم برای موفقیت یک فیلم در گیشه محسوب می شوند، ولی این قطعا کافی نیست و چه بسیار آثاری که این مولفه های لازم را داشتند، اما ماندگار نشدند . آنچه یک اثر سینمایی را در ذهن نسل ها حفظ و شاخص میکند قصه و فیلمنامه قوی است |
ترکیب بازیگران جوان فیلم متنوع است و به همین دلیل توانست تماشاگران نسلهای جوان و نوجوان را با خود همراه کند. زیرا تماشاگران جوان به دلیل حضور کاراکترهایی همسن و سال خود گرایش بیشتری به یک اثر نشان میدهند. طناز طباطبایی، صابر ابر، ساعد سهیلی و نازنین بیاتی چهار بازیگر خوب و آیندهدار سینمای ما هستند و در مدت اندک حضورشان در دنیای بازیگری توانستهاند نقشهای قابل قبول و تاثیرگذاری بازی کنند. به اینها بازیگر کمتر شناختهشدهای به نام امیر جدیدی را هم بیفزایید که پیشتر در آثاری چون سیزده و آفریقا هم بازیهای خوبی کرده بود و اینجا هم در نقش اصلی و درواقع راوی قصه، بازی روان و دلپذیری ارائه میدهد.
داوودی هم یدطولایی در جذب مخاطب دارد و در طول سالهای فعالیتش نشان داده راه ارتباط درست و البته بدون باج دادن به تماشاگر را خوب بلد است. من زمین را دوست دارم، سفر جادویی، نان، عشق و موتور 1000 و تقاطع، هنگام اکران بسیاری از مردم را با خود همراه و جذب کرد.
در کنار همه اینها ایده و قصه جذاب رخ دیوانه هم نقش مهمی در جذابتر شدن فیلم دارد. طرح چند کلمهای فاجعهبار بودن قرار اینترنتی چند دختر و پسر جوان به قدری ظرفیت و کشش دارد که خیلیها را علاقهمند به دیدن آن کند. حالا چه بهتر که کارگردان توانایی چون داوودی پشت اثر باشد و بازیگران شناخته شدهای در آن بازی کنند.
استراحت مطلق
عبدالرضا کاهانی در کمتر از ده سال توانست نام خودش را به عنوان یکی از کارگردانان توانا و خوشذوق سینمای ایران تثبیت کند. او با فیلم پربازیگر «بیست» بسیاری از توجهها را به خود جلب کرد و باعث شد تماشاگران همواره منتظر نمایش فیلم جدیدی از او باشند. هرچند تقریبا حاشیهها از همان آغاز فیلمسازی حرفهای کاهانی با او بوده و هر فیلم او با حرف و حدیثهای زیادی روبهرو شده است.
امتیاز مهم کاهانی، انتخاب درست بازیگران است و او از بهترین و تواناترین و البته محبوبترین بازیگرها برای جانبخشی به شخصیتهای قصهاش استفاده میکند. نگاهی به بازیگران بیست، هیچ، اسب حیوان نجیبی است و بیخود و بیجهت بیندازید تا متوجه نقش غیرقابل انکار بازیگران در دیده شدن و موفقیت این فیلمها بشوید.
فیلمهای کاهانی قصهها و فیلمنامههای چندان جذاب و متفاوتی ندارند و دوربین او بیشتر روی تلخیهای جامعه زوم میکند، اما این شیوه روایتی، فرم و هنر کارگردانی اوست که باعث ساخت اثری جذاب و متفاوت میشود. البته همان طور که اشاره شد برگ برنده فیلمهای او بازیگران هستند؛ بازیگرانی که کاهانی بهترین وجوه را از وجود آنها بیرون میکشد و به تصویر میکشد.آنچه که بیش از هر چیز باعث دیدهشدن و فروش خوب و بالای «استراحت مطلق» ـ جدیدترین ساخته کاهانی ـ شده، وجود رضا عطاران است که در این سالها با هر نقشآفرینی، خیلیها را به سالنهای سینما کشانده است. بجز او وجود بازیگران خوب و نامآشنای دیگری همچون ترانه علیدوستی و مجید صالحی هم نقش بسزایی در این استقبال مردمی دارد. گرچه به خاطر نام کاهانی، همیشه احتمال رغبت به تماشای آثار او وجود دارد، اما بدون این چهرهها استراحت مطلق به این اندازه از موفقیت دست نمییافت.
علی رستگار/ گروه فرهنگ و هنر
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد