باوجود آنکه یک درصد ارزش افزوده کالاها و 10 درصد درآمد حاصل از هدفمندی یارانهها به دولت پرداخت شد تا در مسیر طرح تحول سلامت هزینه کند، اما واقعیت این است که دولت به همه تعهدات مالی خود در حوزه سلامت عمل نکرد و بخشی از این منابع به حوزه سلامت تزریق نشد.
همین عامل را شاید بتوان یکی از دلایل کمبود بودجه طرح تحول سلامت به حساب آورد که همین کمبود بودجه نیز خودش را در کاهش اعتبارات اجرای بیمه همگانی نشان داده است.
مشکل بعدی این است که اعتبارات اختصاص یافته برای بخشهای مختلف نظام سلامت، به طور دقیق و منظم هزینه نمیشود. مثلا گاهی بودجههای یک بخش از اجرای طرح تحول سلامت، صرف پرداخت دستمزد کارکنان نظام سلامت، پرداخت کارانه یا طرح مقیمی پزشکان میشد.
علاوه بر اینها، ما هنوز یک سیستم شفاف بیمهای نداریم و منابع بیمه همگانی با اولویت بندی هزینه نمیشود. مثلا در حالی که در قانون مقرر کردیم که روستاییان، عشایر، ساکنان شهرهای زیر 20 هزار نفر و ساکنان حاشیه شهرهای بزرگ در اولویت ثبتنام بیمه همگانی باشند،
اما در عمل شاهد بودیم که برخی افراد متمکن هم از خدمات بیمه رایگان همگانی استفاده کردند. یعنی قرار بود که ابتدا این افراد آسیبپذیر در اولویت ثبت نام بیمه همگانی باشند، اما در عمل دیدیم که همه افراد فاقد بیمه، بدون اولویتبندی تحت پوشش بیمه پایه رایگان قرار گرفتند.
با تمام این تفاسیر، معتقدم بیمه همگانی بیش از ده میلیون نفر، کار بسیار بزرگ و ارزشمندی بود، اما باید این کار بزرگ با برنامه ریزی مدون، اجرای دقیق قانون و همکاری و همراهی بین وزارت بهداشت و وزارت رفاه همراه باشد تا چالشهای پیشروی اجرای بیمه همگانی حل شود.
محمدحسین قربانی - سخنگوی کمیسیون بهداشت مجلس
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد