«بارکد» ساختش این شکلی است و حتی به گمانم کمدی موقعیت را انتخاب کرده تا با لحظههای کمیک ولی نقدی اجتماعی همراه باشد. در ادامه کارهای قبلی مصطفی کیایی است با همان ریتم تند که خوشایند مخاطب است. فارغ از پزهای روشنفکری سینماست و عمدا چاشنی طنز گرفته تا با تدوین شکیل نیما جعفریجوزانی سر و شکل کار سینمایی باشد.
این کار یک جور به سیم آخر زدن فیلمساز است که با بیننده شق و رق رفتار نمیکند. زمان را از دست نمیدهد و مخاطب با روایت غیرخطی خیلی سرگیجه نمیگیرد. محسن کیایی و خُلبازیاش که قصه را شیرین میکند. بهرام رادان نیز در کنار او بازیاش بهتر دیده میشود. بقیه چنگی به دل نمیزنند البته قرار هم نیست که توی چشم باشند.
میزانسنها جدی طراحی شده و بامزهاند، کل پلان و میزانسنها این طور است. فیلمساز میخواهد فیلمش شوخ و شنگ باشد، اما بدترکیب و به اصلاح شُل هم اصلا. خب اگر کارگردان دنبال کاری با المانهای مخاطبپسند باشد، به ثمر نشسته است.
اما شاید بشود به این شادابی و سرخوشی بارکد کمی خرده گرفت که چرا اینقدر افراط بیخودی دارد. حالات کمیکی را دقت کنید که میلاد (محسن کیایی) در لباس روحانی جعلی رفته؛ این نوع شخصیتپردازیها دوستداشتنی، ولی غیرقابل باور است. بیننده هم اگر جذبش شده به خاطر وجه شاد آن است، نه واقعگرا بودنش. این درباره بیشتر کنش و ریاکشنهای فیلم نیز صادق است مثل جدایی نازی (سحر دولتشاهی) و... پس در تعریف ماهوی شخصیتها، تصنع را به مراتب میبینیم.
خب ایرادی ندارد چون گویا سیبل فیلم، جذب عام است. ولی برای رندگویی همه جا روی موقعیت تمرکز نمیکند یعنی اینکه آویزان شوخی با الفاظی میشود که فحش نیستند، اما بدتر از رکیکگوییاند. فیلم خیلی درگیر فحشکاری پنهانی شده.
بارکد به شکل خلاصهوار، فیلم سختی است در ساخت و در روایت تودر تویی که دارد، اما با یک تدوین شطرنجمانند به عنوان یک اثر مفرح پذیرفتنی است و اینکه در نقد نیز دنبال هوچیگیری نیست. هرچند داستانش شوخی و پایانش جدی شده با یک اتمام سادهانگارانه، با این حال با ترکیبی از معیارهای عامپسند حتی مثل صدای «یاس» در تیتراژش، برای سینماروی ایرانی سرگرمکننده است.
محسن غلامی (قلعه سیدی)
جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد