خودش میگوید: «مستقل وارد انتخابات شدم و از حمایت مالی و معنوی جریانهای سیاسی استفاده نکردم، فقط خودم را به مردم نزدیک کردم و رودررو مواضع سیاسی و فکریام را با آنها در میان گذاشتم. تلاش کردم واقعبینانه و صادقانه با مردم روبهرو شوم و اعتماد آنها را جلب کنم».
زهرا سعیدی هر چند نماینده مجلس است اما خیلی واقعبینانه و صادقانه درباره خانواده و مواضع شخصیاش صحبت میکند و ابایی ندارد از اینکه بگوید در یک خانواده متوسط بزرگ شده که با حقوق کارمندی روزگار سپری میکنند. بنا به گفته خودش، بزرگترین ثروتش قناعت است.
با این نماینده جوان مجلس که بیان خوبی هم دارد درباره خانواده، موفقیت و فرق تهرانیها با شهرستانیها همصحبت شدیم.
32 ساله هستید و سال گذشته به عنوان نماینده مردم مبارکه به مجلس راه یافتید، فعال حوزه قرآن هستید و چند اختراع را به نام خود ثبت کردهاید و اولینکتابتان را در 13سالگی منتشر کردهاید. همه اینها نشان میدهد میتوان شما را در فهرست آدمهای موفق قرار داد...
به جای اختراع بهتر است از واژه ابتکار و ابداع استفاده کنیم. چند ابداع و مقاله داشتهام که از میان آنها میتوان به ابداع دستگاه مولد لیزر نیتروژن و داروی گیاهی برای رفع سردردهای تنشی اشاره کرد. از زمان کودکی چندین مقاله پژوهشی، علمی، فرهنگی، هنری و ... هم به کنفرانسها و همایشهای علمی ارائه کردهام، کتاب هم نوشتهام و...
خانواده شما در این موفقیتها چه سهمی داشتند؟
در یک خانواده کارمندی متولد شدم و پدر و مادرم معلم بودند. اما معتقدم خود فرد در سرنوشتش بیشتر از خانواده تاثیر دارد. مادرم معلم بود و زمان کمی را به من اختصاص میداد و همان نگاهی را به من داشت که به بقیه دانشآموزهایش داشت. گاهی حتی به شاگردانش حسودی میکردم! معتقدم خواستن مهمترین پایه موفقیت است. به نظرم نباید منتظر فرداهای خیالی بمانیم و بهتر است از امروز بیشترین استفاده را بکنیم. دنیا خیلی بزرگ است و برای همه جا هست و بهتر است هر کسی به فکر جایی که برای خود در نظر میگیرد، باشد و دیگران هم به این فکر کنند که کسی جای آنها را تنگ نمیکند.
این زاویه نگاه را به هر حال از جایی گرفتهاید و خانواده در پیدا کردن چنین روحیهای بیتاثیر نبوده است.
خانواده تاثیر مستقیم دارد، همانقدر که جامعه موثر است. اما حس خواستن و رسیدن شخصی خیلی مهمتر از خانواده و جامعه است.
از تجربههای شخصی خودم میگویم. درست است که خانواده در آینده بچهها خیلی موثر است اما قبول کنیم که در همه خانوادهها سختی و مشکلات وجود دارد. برای پیشرفت، بهترین کار این است که شرایط را بپذیریم و فقط تلاش کنیم که به اهداف خود برسیم. از همان کودکی از سوی خانواده به من القا شده بود که باید روی پای خودم بایستم. اما در خانوادههای امروزی پدر و مادرها مسئولیتها را از فرزندان خود میگیرند و خودشان آنها را انجام میدهند و نمیگذارند فرزندان شرایط دشوار را تجربه کنند.
نوجوانان و جوانان امروزی با مفهوم استقلال طور دیگری برخورد و فکر میکنند اگر از پدر و مادر تمکین نکنند، مستقل هستند اما این نگاه با مفهومی که شما درباره استقلال گفتید، فرق میکند.
استقلال یعنی تکیه به تواناییهای فردی برای پیشرفت شخصی و جمعی. پیشرفت باید با موازین عرفی و شرعی همخوانی داشته باشد. در تبیین موضوع استقلال، آموزش و پرورش نقش زیادی دارد. تکتک معلمان در قبال دانشآموزان مسئول هستند تا به آنها کمک کنند که آینده خود را بسازند. اگر فرزندان ما نگاه عمیق و درستی به مفهوم استقلال ندارند به این دلیل است که روی موضوع خانواده و کارکردهای آموزش و پرورش کم کار شده است.برای موفقیت تصمیم شخصی، توانمندیهای خانواده و جامعه موثر است. برای داشتن فرد، خانواده و جامعه موفق باید مدام این سه مورد را آسیبشناسی کرده و نقاط ضعف را بیابیم و آنها را تقویت کنیم.
معتقدم مسئولیتپذیری در بچهها قبل از ورود آنها به دبستان باید آغاز شود.
در فراکسیون زنان حتما این موارد را پیگیری میکنید؟
بله. تصمیم داریم روی موضوع زنان و خانواده به شکل خاصتری کار کرده و برنامههایی را از مرحله شعار و حرف به عمل تبدیل کنیم. معتقدیم خیلی کارها باید در حوزه خانواده و زنان انجام داد که به توانمندسازی جامعه و افراد کمک زیادی میکند.
شما در صحبتهای خود به پرهیز از فرداهای خیالی اشاره کردید. خیالپردازی با هدفگذاری چه تفاوتی دارد؟
اینکه از گذشته درس بگیریم، خیلی خوب است، اما اگر در گذشته شکست خوردهایم این شکست نباید در زمان کنونی ما را بشکند. بهتر است برای آینده هدفمند و با برنامه پیش برویم تا با خیالپردازی. قاطعیت برای آینده بهتر خیلی موثر است. اهداف دستیافتنی و منطقی زندگی را راحتتر میکند. تفاوت آدمها در انتخابهایی است که میکنند پس بهتر است همیشه بهترینها را انتخاب کنیم و به جای تمرکز روی موانع به این فکر کنیم که چگونه از آنها عبور کنیم . تنها راه خروج از محدودیتها و موانع، امید است.
اما این روزها موج ناامیدی بیشتر جوانان را درگیر کرده، صحبتهای شما خوب است اما بیشتر آرمانگرایانه و به اصطلاح برای کتابها خوب است، دولت و مجلس باید چه کاری برای ایجاد امید دربین جوانان انجام دهند؟
توکل به خدا و تقویت ایمان خیلی مهم است، چون به آدم عزت نفس میدهد. معتقدم نباید خودمان را دست کم بگیریم.اگر اعتماد به نفس مان را از دست بدهیم، ناامیدی همه زندگی ما را میگیرد.همه مسئولان کشور و نمایندههای مجلس در قبال جوانان مسئول هستند و باید اقدامات عملی در حوزه قانونگذاری و اجرای قانون انجام بدهند اما واقعیت این است که افراد جامعه باید مهارتهای شخصی خود را افزایش دهند و آنها را بهروز کنند. قبول کنیم کسی که مهارتی را بلد باشد، هیچوقت بیکار نخواهد ماند. دولت باید فضای اشتغال را فراهم کند اما فرد هم باید مهارت یا مهارتهایی را یاد بگیرد. در کشور ما فرمول استاد، شاگردی از بین رفته است.جوانان ما فقط درس میخوانند، اما هنگام رفتن به دانشگاه، دنبال این نیستند درسهایی را که میخوانند به صورت عملی و تجربی هم یاد بگیرند. از آن طرف دولت باید به جوانان اعتماد کند و پستهای مدیریتی را به آنها بسپارد. همه اینها باعث میشود امید در مردم و بخصوص جوانان بیشتر شود.
طاهره آشیانی - جامجم
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
نیاز به حرف ردن نیست
فقط عمل و اجرای دستورات اسلام و قرآن