در انتهای طیف و حالت نامتعادل و افراطی مصرف رسانه، میتوان مراسم آنلاین ختم در دروان کرونا را به یاد آورد. تنهایانی که در جمعی مجازی برای مراسمی جمعی، اجتماع کردهاند.
تصنع، ارتباط نداشتن درست و اختلال در ارتباطات انسانی از جمله آسیبهای این اتفاق است. گرچه اگر به بحث درباره همین نوع مصرف بنشینیم به مزایایی چون کم شدن هزینه مراسم، هزینه رفت و آمد مهمانان و کم شدن ترافیک و ... برسیم.
اما در حالت معمول و فارغ از دوران کرونا، میتوان از پدیده «رسانه زدگی» سخن گفت. همه ما در طول زندگی خود به انتخاب یا ناچار نیازمند استفاده از رسانهها و مصرف آنها هستیم. از زمانی که با صدای زنگ ساعت تنظیم شده تلفن همراه خود در یک صبح کاری بیدار میشویم تا پایان شب که ایمیلها و پیامهایمان را چک میکنیم، درگیر رسانهها هستیم.
زمانی که از رسانه زدگی صحبت میکنیم، در واقع داریم به این مساله اعتراف میکنیم که گرچه رسانه اثرگذاری خود را روی تمام امور جامعه در ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی دارد اما جلوتر از این زمانی است که خود ما تمایل داریم رسانه برایمان مشخص کند کدام مسائل در اصل و کدام یک در حاشیه قرار بگیرند. این رسانه زدگی در دو بعد تحمیلی و خودخواسته قابل توجه است.
در بعد خودخواسته زمانی است که تشکلهای ریز و درشت مردمی در حوزههای مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، ماموریتها و اهداف خود را برمبنای آنچه رسانه ارائه و برجسته میکند، قرار میدهند و دیگر خود ابتکار و ایدهای برای امورشان ندارند.
مثلا زمانی که یکی از کلمات کلیدی در بیانات رهبر معظم انقلاب در رسانه مدام تکرار میشود(مثل آتش به اختیار)، تشکلها، انجمنها و شرکتهای مختلف جامعه روی این کلمه تمرکز کرده و تا مدتها تمام برنامهها و مسائلشان را حول محور این مساله قرار میدهند که عموما هم چون در سطح مساله میمانند، نتیجه و اثربخشی مطلوبی ندارند. این آگاهی سطحی جمعی از مسائل مهم جامعه، اثر رسانه زدگی است.
در بعد تحمیلی رسانهزدگی میتوان به حوزه سیاسی که در آن نمود بیشتری دارد، اشاره کرد: مثلا زمانی که مقامات سیاسی و دیپلماتیک کشور درگیر یکی از قراردادهای مهم بینالمللی در یکی از کشورهای خارجی هستند، رسانه برای به حاشیه بردن این مساله مهم، دست به برجستهسازی و از حاشیه به اصل آوردن یک خبر غیرمهم و کم ارزش میکند تا جامعه درگیر مساله اصلی نشود. این تمایل به حاشیه، اتلاف وقت و رسانهخورای جمعی، اثر رسانهزدگی است.
از سوی دیگر این اتفاق مثبت تلقی میشود. آنجا که قطعیت خبر و اتفاقی که در حال رقم خوردن است به وقوع بپیوندد و پس از آن رسانه آن را اعلام کند تا مخاطبان، کاربران و افرادی که در حوزههای مختلف کار میکنند به خودی خود به حواشی آن نیفزایند.
حتی همین وجه مثبت از سوی دیگر، کمرنگ کردن افکار عمومی، حضور نداشتن جمعی و انفعال جمعی در مسائل مهم جامعه را نشان میدهد.
از سوی دیگر این اتفاق منفی تلقی میشود؛ آنجا که افکارعمومی نادیده گرفته شده و مقامات در سطوح بالا با قدرت موقعیتی خود در نظام و دولت، تمایلی به عمومی شدن مساله ندارند،چراکه مخالفت افکارعمومی درباره آن مساله بهخصوص را پیشبینی کرده و بنابراین ترجیح میدهند این مساله تا پیش از قطعی شدن، رسانهای و برجسته نشود.
کمرنگ شدن حضور اجتماعی به مصلحت سیاسی و به دست رسانه، یکی دیگر از پیامدهای رسانهزدگی است.
فراتر از اینها، رسانهزده شدن خود رسانه را هم داریم. زمانی که برای به حاشیه بردن مسائل اصلی جامعه، رسانه اصلی و نهاد سیاسی یک جامعه دست به دامن رسانهها و شبکههای اجتماعی شده و اخبار، حوادث و اطلاعاتی را که کاربران، مخاطبان و در اصل بدنه مردمی جامعه تولید و بازتولید میکنند، منتشر میکند.
هرروزه ارائه اخبار زرد، بیمحتوا و اطلاعاتی برگرفته از رسانهها و شبکههای اجتماعی که نمیتوان به آنها خبر گفت، در بخشهای خبری مختلف با عناوین مختلف منتشر میشود. تولید محتوای کم اهمیت از سمت افراد در شبکههای اجتماعی و بازتولید همان محتوا از سمت رسانه رسمی و اصلی یک کشور، کم کم آگاهی دقیق و اطلاعات لازم افراد در یک جامعه را به حاشیه برده و با تصویرسازی اینکه مخاطب، افکار عمومی و جامعه هم در تولید محتوا و خبر حضور دارد و منفعل نیست، آگاهی لازم و اصلی را از آن میگیرد.
در مجموع باید گفت، رسانهزدگی فراتر از باور اثرگذاری رسانه روی انسان در تعاملات مختلف جامعه در انتهای طیف است که در نقطه مقابل سوادرسانه قرار میگیرد.
آنجا که مخاطب و کاربر در مصرف رسانهای خود در زندگیاش باید رسانه را بشناسد و تمام زمان و فکرش را در اختیار رسانه قرار ندهد.
سارا مومنی - روزنامه نگار / ضمیمه چاردیواری روزنامه جام جم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
بازگشت ترامپ به کاخ سفید چه تاثیری بر سیاستهای آمریکا در قبال ایران دارد؟
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
رضا جباری: درگفتوگو با «جام جم»:
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم: