زنان زمان حاضر و پژواک رسانه‌ های‌ جهان

ضرورت و نیاز فعالیت هنرمندانه و رسانه‌ای با توجه به رخدادهای شکل‌گرفته در چند ماه اخیر با محور و موضوع زنان در ایران اسلامی امری انکارناپذیر و ضروری است.
کد خبر: ۱۳۹۳۶۵۷
نویسنده مهدی توکلیان -  فعال فرهنگی و کارشناس رسانه

مسأله‌ زنان در دنیای امروز و ازجمله ایران اسلامی به جهات مختلف همچنان درخور تأمل و فعالیت فرهنگی و فکر‌ی است.

از آنجا که نیمی از جمعیت کشورهای جهان را زنان تشکیل می‌دهند، چگونه می‌توان به ‌شکل سالمی از این امکان و استعداد عظیم به نفع هر کشوری استفاده کرد؟ درحالی‌که موضوعات مختلف و متنوعی مانند مسأله‌ جنسیت مطرح می‌شود و این مهم نیز به‌عنوان یکی از حساس‌ترین و ظریف‌ترین مسائل آفرینش دارای اهمیت بسیاری است از آن جهت که زن، چگونه می‌تواند در خدمت تعالی انسان قرار بگیرد، نه در خدمت انحطاط بشر و انحطاط اخلاقی؟ با توجه به تفاوت‌های طبیعی‌ای که بین جنس زن و مرد وجود دارد، چگونه می‌توان در محیط اجتماعی و خانواده، رفتاری را نهادینه و غیرقابل‌اجتناب کرد که به زن ظلم نشود؟ مطالب بسیاری با توجه به مباحث زنان در حال نقد و بررسی در مراکز پژوهشی و آکادمیک جهان قرار گرفته است و هرکدام براساس منابع مالی، دریافتی خود را به خروجی‌های مورد نظر می‌دهند و محصولات فکری  فرهنگی‌شان را به مخاطبان و به‌طور خاص گروه‌های سنی نوجوان ارائه می‌کنند.

 نواندیشان و روشنفکران بسیاری برای این‌که غربی‌ها بدشان نیاید، بعضی از حقایق و بسیاری از واضحات احکام اسلامی را آن‌گونه تفسیر می‌کنند که مورد توجه تفکر نواندیشان غربی و متحجران مفسده‌انگیز قرار گیرد. از آنجا که زن در جوامع بار مسئولیت‌های متنوع را بر دوش می‌کشد و نیمی از پیکره جامعه بر آن استوار است، نوع نگاه، اندیشه‌ها و جریان‌ها به زن و ماهیت آنها را که توام با احترام یا تحجر است به نمایش می‌گذارد.

جوامع اسلامی چون دارای تنوع افکار و اندیشه است، می‌طلبد که اندیشه شیعی و تفکر ایرانی اسلامی در بخش‌های مختلف و به‌طور خاص در ساحت فرهنگ، هنر و رسانه مورد بررسی و تطبیق قرار گیرد و انطباق آن اندیشه از دریچه نگاه هنرمندان و نواندیشان نسل حاضر را بدون غرض و با نگاه همه‌جانبه و هنرمندانه و صدالبته عالمانه و معلمانه با ارائه، خلق، جمع‌‌آوری و نمایش عرضه کند. جریان فرهنگی مهاجم از حیث مبنایی به‌صورت کلی در دو جهت اباحی‌گری و تکثرگرایی در انزوا و جدایی دین از زندگی انسانی است.

 جوامع دینی از حیث فرهنگی، متصف به تولیدات رسانه‌ای و کارکردهای جعلی فرهنگی شده و البته به‌راحتی می‌توان دید که فرهنگ غالب در تولیدات خود اعم از تولیدات فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی به دنبال اشاعه منویات و مبانی القایی است.

یعنی اگر اباحی‌گری مبنای فکری قرار گیرد، در تولیدات محصولات فرهنگی و رسانه‌ای مثل عکس، انیمیشن، فیلم،‌ نشریات، بازی، البسه، معماری شهری و محصولات صنعتی و به‌صورت عام در صنایع فرهنگی و محصولات رسانه‌ای نیز به‌وضوح مشاهده می‌شود.

از سوی دیگر در سالیان اخیر اسـلام‌ هراسـی و تبلیغـات وسـیع در حـوزه اسلام و شیعه‌ هراسی با محوریت زنان مسلمان در افکارعمومی جهان شکل گرفته است. مسأله‌ای که امروزه با گسترش فعالیت‌های افراط‌گرایانه و وجود اندیشه و مشی داعش‌گونه و تبلیغات وسیع رسانه‌های جهان به صورت‌های مختلف، دامنگیر مســلمانان و کشــورهای اســلامی شــده اســت.

هرچند اسلام‌هراسی، مسأله جدیدی نبوده و نیست و از زمان شروع اسلام آغاز شده است و در مکه و مدینه نیز مخالفان اسلام، تهمـت‌هایی را بـه اسلام و مسلمانان می‌زدند و تلاش می‌کردند تا چهره و اهداف مسلمانان را مخدوش کنند گواه بر این است که ضدیت با اسلام و این‌گونه برخورد‌ها با دین الهی تداوم داشته و دارد؛ همان‌طور که در دوران جنگ‌های صلیبی نیز شدت گرفته بود و در عصر حاضر نیز جریان جدید اسلام‌هراسی با حضور صهیونیست‌ها و قدرت رسانه‌ای در اختیارشان تلاش وافری را از خود نشان داده‌اند تا با راهکارهای رسانه‌ای، مواجهه با این موضوع به نتیجه برسد.

 به‌طور واضح، وهابیت که برداشتی افراطی و غلط از آموزه‌ها و تعالیم دین مبین اسلام است، نقش بسیار موثری در گسترش تروریسم و کشتار در سال‌های اخیر داشته و در مخدوش‌کردن نقش زنان در ایران و جامعه اسلامی نیز نقش بسزایی داشته است و به‌طور حتم اقدام‌های مهم و تاثیرگذار فرهنگی از سوی جمهوری اسلامی ایران می‌تواند در از بین ‌بردن این نقش منفی زنان و دختران ایران اسلامی با عنایت به فعالیت‌های همه‌جانبه و موثر بانوان در ساحت هنر و در دهه‌های اخیر در از بین ‌بردن قاب‌های منفی و منفور شکل‌گرفته در اذهان عمومی و افکارعمومی جهانیان نقش‌آفرینی کند. زبان هنر، زبانی فراملی و برای هر مخاطبی در جغرافیای جهان قابل‌ فهم و درک است. هنر در انواع رشته‌ها و بخش‌های خود در فرهنگ و آیین و رسوم ایرانی اسلامی ریشه‌ای عمیق داشته و گستردگی و جلوه‌های آن نیز به وسعت تنوع اقوام و جغرافیایی سرزمین مادری است.

هرچند هنر در جغرافیای بدون مرز و برای جهانیان قابل درک بوده و جدای از ملیت و زبان به دلایل بسیاری قابل درک و زمینه برقراری ارتباط و یکی از مهم‌ترین و سریع‌ترین راه‌های پیوند فرهنگی است اما اقدام موثر و قابل دفاعی در سالیان اخیر به منظور معرفی ظرفیت‌های موجود زنان ایران اسلامی در حوزه بین‌المللی و فراملی انجام نشده است و لذا ضرورت برگزاری رویدادی چون جشنواره‌هایی در سطح ملی و فراملی را بیش از پیش شکوفا می‌کند، چراکه شناخت بیشتر توانمندی‌ها و معرفی ظرفیت‌های هر جامعه‌ای در ازبین‌بردن نگاه دور از واقع و سطحی به آن جامعه کمک می‌کند. تنوع و تکثر فعالیت‌های زنان و دختران ایران اسلامی در بخش‌های مختلف زندگی به جهانیان ازجمله ظرفیت‌های مغفول در رویدادهای جهانی به‌منظور معرفی این ظرفیت عظیم است و به‌طور حتم گسترش اطلاع‌رسانی در گستره جهانی، به گسترش شفافیت، گسترش فرهنگ و نهایتا تسهیل فرآیند تصمیم‌سازی و کاهش فاصله‌ فرهنگی منجر خواهد شد. از دیگرسو ضرورت دارد تا خوانش جامعه‌شناسانه آثار هنری مورد توجه بیشتری قرار گیرد تا علاوه بر تولید لذت بیشتر در مخاطب، به او قدرت بهره‌برداری اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی از آثار هنری را هم فراهم سازد. از آنجا که نقد جامعه‌شناسانه هنر به نوعی کارکردهای گوناگون هنر را نیز آشکار می‌سازد.

 این نوع نقدها و پژوهش‌ها، متن هنری را در بستر اجتماعی و تاریخی آن قرار می‌دهد و از این طریق به مخاطب آن کمک می‌کند تا بتواند نسبت‌های ممکن بین خود و متن هنری را دریابد و به آن شناخت و آگاهی پیدا کند. این آگاهی می‌تواند منشأ شکل‌گیری پیوندهای مادی و معنایی گوناگون بین زندگینامه هر فرد با آثار هنری شود و به معرفی و شناساندن استعدادهای ناشناخته هنرمندان و اصحاب فرهنگ و هنر و رسانه جمهوری اسلامی ایران در گستره و سپهر جهانی قرار گیرد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها