مدیر گروه فرهنگ رادیو جوان، با اشاره به اهمیت جایگاه سینما در جامعه ایران میافزاید: با توجه به اهمیت و جایگاه صنعت سینما در ایران بخصوص در میان نوجوانان، سعی در شناساندن دقیق این صنعت در بین نوجوانان ـ که تجربهای از سینمای قبل از انقلاب و سالهای اولیه انقلاب نداشتند ـ داشتیم از این رو با استفاده از نظر کارشناسان و افرادی که خودشان این دوره را درک کرده بودند مستندی دقیق و علمی برای آنها آماده کردیم.
گودرزی درباره ویژگیهای شهر فرنگ میگوید: با توجه به طرح اولیه، قرار بود این برنامه یک مجموعه مستند 30 قسمتی باشد که به بحث و بررسی فیلمهای ایران بپردازد، اما از آنجا که موضوع برنامه و همچنین مخاطبان تعیینکننده مدت زمان آن هستند هنگام برگزاری جلسات هماهنگی با عوامل برنامه، به این نتیجه رسیدیم که شاید این تعداد برنامه مناسب کار نباشد و باید آن را افزایش دهیم که در نهایت با دو بخش قبل و بعد از انقلاب اسلامی قرار است این مستند کامل شود.
گودرزی با اشاره به قدمت سینما در ایران درباره اضافه شدن تعداد این برنامه هم میگوید: همان طور که قبلا اشاره شد، طی جلسات آمادهسازی متوجه شدیم اگر قرار باشد که این برنامه در 30 قسمت به کار خود پایان دهد، شاید نتوانیم حق مطلب را برای مخاطبان بیان کنیم، از اینرو تصمیم بر این شد که شهر فرنگ در 3 فصل به بررسی سینمای ایران بپردازد که فصل اول آن چندی پیش به پایان رسید.
وی در ادامه به فصلهای مختلف شهر فرنگ اشاره میکند و میگوید: فصل اول به بررسی سینمای ایران از سال 1276 تا 1357 پرداخت و فصل دوم قرار است از 1357 تا 1384 را مورد بررسی قرار دهد که با توجه به روند تولید و البته جدول پخش شبکه در صورت آماده شدن بخش دوم در یکی یا دوماه آینده فصل دوم روی آنتن خواهد رفت.
قضاوت نکردیم
هدی فلاح، تهیهکننده و نویسنده این مستند رادیویی نیز میگوید: تغییرات و رشد صنعت سینمای ایران از ابتدای ورود تاکنون بسیار پرفراز و نشیب بوده است، بنابراین بیان این روند از طریق برنامه شهر فرنگ مدنظر ما بود و قصد هیچ نتیجهگیری درباره تولیدات دوره خاصی نداریم هر چند گاهی کارشناسان برنامه نظرات خود را عنوان میکردند، اما به طور کلی سیاست شهرفرنگ نتیجهگیری و قضاوت درباره فیلمها نبود.
فلاح درباره تولید فصل اول این برنامه که 30 قسمت بوده، میافزاید: همانطور که پیش از این اشاره شد، این بخش از سال 1276 تا 1357 تعیین شده بود، از اینرو شروع به تحقیق و پژوهش کردیم، اما با توجه به این که درباره سالهای ابتدایی حضور فیلم در ایران، منابع کافی نداشتیم، کار کمی کند پیش میرفت، به طوری که تولید بخش اول چیزی حدود یک سال طول کشید.
این نویسنده رادیو درباره منابع استفاده شده برای تولید شهر فرنگ نیز میگوید: برای رسیدن به اطلاعات دقیق درباره فیلمها و بخصوص درباره فیلمهای فصل اول، از منابع مختلفی چون کتاب فیلم شناخت ایران، تاریخ سینمای ایران، فیلمشناسی ایران و نماد سینمای ایران در کنار نظرات کارشناسان استفاده کردهایم.
فلاح خاطرنشان میکند: کار درباره سالهای اول حضورسینما در ایران بسیار مشکل بود، چون واقعا منابع محدود هستند و از آنجا که بخشی از فعالیت ما مربوط به فعالان تولید و ساخت فیلمهای دوره اول این برنامه بود و این فعالان و دستاندرکاران تولید فیلمهای مورد نظر ما یا از دنیا رفته بودند یا اینکه بسیار مسن بودند کار کمی دشوار شده بود اما به هر حال توانستیم به همت کارشناسانی چون مسعود مهرابی، فریدون جیرانی و ناصر ملکمطیعی به مقصود خود برسیم.
تهیهکننده شهر فرنگ با اشاره به روند دسترسی به منابع اطلاعاتی، تصریح میکند: به طور کلی سینمای این دوره متکی بر بازیگر و تهیهکننده بوده و زیاد از کارگردانها خبری نبوده، بنابراین معمولا روند نگهداری اطلاعات و مستندات آن دوره تقریبا به صورت تجاری بوده و کسی در این زمینه به صورت علمی فعالیت نداشته، پس طبیعی است که برای تولید این بخش، دستیابی به منابع، مستندات و فیلمها کمی برایمان دشوار باشد، اما توانستیم این مشکل را با استفاده از آرشیو افراد و دستاندرکاران تولید فیلمها حل کنیم و فصل اول کامل شد.
به عنوان مثال در برنامه مربوط به بررسی فیلم «دختر لر» نوشته عبدالحسین سپنتا که سیام آبان 1312 برای اولین بار روی پرده رفته بود، از اطلاعات بسیار مفید مرحوم ساسان سپنتا، پسر نویسنده فیلمنامه که چند هفته قبل به رحمت خدا رفت استفاده شده است.
فلاح با اشاره به فیلمهای معروف فصل اول مثل «دختر لر» و «فریاد نیمه شب» درباره نحوه انتخاب فیلمها نیز اینگونه توضیح میدهد: به طور کلی قصد شهر فرنگ بررسی فیلمهای جریانساز و قابل تأمل در طول دوره یاد شده است فیلمهایی که مسائل اجتماعی، جنگ جهانی و روابط سیاسی ایران را تحت تاثیر خود قرار داده یا از تاثیر آنها تولید شده بود؛ در این مورد سعی میکردیم با عوامل آن فیلمها ارتباط برقرار کنیم و از زبان خود این افراد، روند فیلم را برای مخاطبان ارائه و بررسی کنیم، اما اگر این افراد در قید حیات نبودند، با فرزندانشان یا دیگر افراد فیلم ارتباط برقرار میکردیم، به عنوان مثال از ناصر ملکمطیعی (بازیگر) و حسن شریفی (دستیار ساموئل خاچیکیان) استفاده کردیم.
وی از محدودیتهای موجود این دوره از تاریخ سینما در تولید این برنامه میگوید: همانطور که میدانید برخی از فیلمهای این دوره که جزو آثار معروف آن زمان بودند، به دلایلی چون مشکلات عوامل تولید و بازیگران امکان بررسی در این برنامه را نداشتند و مجبور بودیم از آنها بگذریم، اما با این حال با همراهی و همکاری مدیر شبکه بهنام احمدپور و مدیر گروه یدالله گودرزی تا جایی که ممکن بود آثار مورد نظرمان را که با معیارهای کنونی جامعه همخوانی داشتند، بررسی کردیم و به آنها پرداختیم که این امر با همکاری افرادی مثل عباس بهارلو ـ که اگر ایشان حضور نداشتند، نمیتوانستیم بدرستی از عهده تولید این برنامه برآییم ـ ممکن شد.
اطلاعرسانی درباره تاریخ سینمای ایران
این تهیهکننده با اشاره به تاثیرگذاری سفارت انگلیس و روسیه در دورهای از تاریخ سینمای ایران میگوید: اهالی سینما و فعالان علمی این صنعت میدانند در دورهای از تاریخ سینمای ایران، این دو سفارتخانه تاثیر بسزایی در تولید و ساخت فیلمهایی با سوژههای خاص و مدنظر آنها داشتند. همین موضوع دلیل تولید برنامه ما بود و از آن استفاده کردیم تا برنامه را بدون این که قضاوت کنیم، برای مخاطبان تهیه کنیم، چون هدف اصلی ما از تولید شهر فرنگ، اطلاعرسانی درباره تاریخ سینمای ایران و روند رشدش در این سه فصل بوده و قصد نتیجهگیری نداشتهایم.
فلاح درباره روند برنامه شهر فرنگ، میگوید: شهر فرنگ با یک پرسش از سوی فردی که به دنبال یافتن حقایق فیلم است، آغاز میشود و در بخشهایی از برنامه از خود دیالوگهای فیلم استفاده میکنیم و سپس کارشناسان و محققان مهمان برنامه نیز درباره موضوع فیلم صحبت میکنند.
وی در ادامه میافزاید: هرچند این برنامه از ابتدا کاملا تخصصی و برای اهالی سینما و فعالان هنر هفتم در نظر گرفته شده بود، اما از آنجا که برخی ساختههای سینمای ایران در فصل اول شهر فرنگ مثل دختر لر یا فریاد نیمه شب، (ساخته ساموئل خاچیکیان) برای مردم خاطرهانگیز بوده، ما بخشی از صدای فیلم را در طول برنامه استفاده میکردیم تا مخاطبان عادی هم به جمع مخاطبان ما افزوده شدند.
این نویسنده به انجام مراحل تحقیقاتی برای تولید فصل دوم نیز اشاره میکند و میافزاید: با وجود محدودیت منابع اطلاعاتی و آرشیو ناقص فصل اول، در این دوره مشکل تقریبا وجود نداشته و همین امر باعث افزایش روند تولید میشود که امیدوارم فصل دوم را از بهمن امسال روی آنتن ببریم؛ هرچند گاهی تدوین برنامههای خام ضبط شده تقریبا یک روز کامل وقت ما را میگیرد، اما سعی شده در موعد مقرر فصل دوم آماده پخش شود، به همین دلیل از همکاری تمام عوامل تولید این برنامه و مهمانان مثل عباس بهارلو، عباس مطمئنزاده، فریدون جیرانی، محمد تهامینژاد، محمدعلی نجفی و محمد متوسلانی تشکر میکنم که با همکاری آنها توانستیم مجموعه کامل و حرفهای دقیقی برای شنوندگان تا این لحظه تولید کنیم.
سینا نیکوکار هم که از سال 1369 کار خود را با نمایشهای رادیویی آغاز کرده است به عنوان بازیگر در این برنامه حضور دارد. او درباره برنامههای مربوط به سینمای صامت ایران میگوید: با توجه به اینکه قرار بود سینمای ایران را از همان سالهای اولیه یعنی 1276 بررسی کنیم، بسیاری از فیلمهای ساخته شده صامت بودند، بنابراین با توجه به طرح برنامه مجبور بودم برای تولید به جای هنرپیشههای فیلم صحبت و بازی کنم که با پشتوانه تجربههای گذشته و البته استفاده از راهنمایی پیشکسوتان در این نوع برنامهها سعی کردم بهترینها را برای مخاطبان ارائه کنم.
نیکوکار میافزاید: هرچند قرار گرفتن در حس بازیگران فیلمهای صامت قدیمی فقط از روی مطالب موجود، کار دشواری بود، اما با استفاده از متنهای دقیقی که تهیهکننده در اختیار من قرار میداد روندکار بسیار مناسب پیش رفت، اما نکته اصلی زمانی بود که بسیاری از فیلمهای بررسی شده خاطراتی تلخ و شیرین را در ذهن برخی از شنوندگان زنده میکرد، اما مخاطبان ما که در سنین نوجوانی هستند و هیچ پیشزمینهای از این دوره ندارند و ما باید صرفا از طریق صدا با آنها ارتباط برقرار میکردیم و صحنهها و اطلاعات دقیقی از فیلم را برایشان مهیا میکردیم که این بخش کمی سخت بود و نیازمند دقت و تجربه در این کار بود، بنابراین کار واقعا دشوار بود تا بتوانیم دقیقا در همان مسیر مورد نظر حرکت کرده و صحنههای فیلم را در ذهن مخاطبان برنامه بازسازی کنیم که بخش عمدهای از این تصویرسازی را میتوانستیم با استفاده از موسیقی فیلم انجام دهیم. چون همه میدانیم از سال 1926 که برای اولین بار نمایش رادیویی در رادیو لندن برای شنوندگان پخش شد، موسیقی توانسته حالات و حسهای مورد نظر بازیگران و البته تهیهکنندگان را برای مخاطبانش زنده نگه دارد که این روند بازهم ادامه خواهد داشت و به نظر من پایانی برای آن نیست.
امیرعلی بکان، مشاور موسیقی شهر فرنگ هم درباره موسیقی فیلمها به قاب کوچک میگوید: درباره موسیقی فیلمها در تمام مراحل تولید کار، اولویت با استفاده از موسیقی خود فیلم بود، اما درباره فیلمهای تولید شده در سالهای اول یعنی ابتدای برنامه، کار کمی مشکل بود و دسترسی به آرشیو آنها برایمان گاهی غیرممکن بود، بنابراین سعی میکردیم از دیگر ساختههای آهنگساز فیلم استفاده کنیم. این در حالی بود که با توجه به این که در بیشتر فیلمهای ایرانی از موسیقی کلاسیک استفاده میشود، اگر اصل موسیقی در دسترس نبود، از کارهای کلاسیک دیگر مثل آن استفاده میشد، ولی هرچه جلوتر آمدیم، دسترسی به موسیقی هم کاملا سادهتر شد و با استفاده از منابع موجود یا حتی آرشیو خود آهنگساز، موسیقی خود فیلم را در طول برنامه استفاده میکردیم.
وی در ادامه به استفاده از موسیقیهای جایگزین در برنامه اشاره میکند و میافزاید: از آنجا که برخی موسیقی فیلمهای منتخب شهر فرنگ جزو خاطرهانگیزترین موسیقیهای دوره اول برنامه بوده، اگر نمیتوانستیم به اصل آنها دسترسی داشته باشیم یا اینکه مجبور بودیم به دلایلی آن موسیقی را جایگزین کنیم، کار کمی مشکل میشد، بنابراین مجبور بودیم با همکاری عوامل دیگر بخصوص تهیهکننده به گونهای عمل کنیم تا اصل موضوع یعنی فیلم تحت تاثیر قرار نگیرد و بتوانیم سوژه را دقیق بررسی کنیم.
قاب کوچک (ضمیمه شنبه روزنامه جام جم)
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد