این مشکل عموما برای زوجهای جوان رخ میدهد، اما گاهی دیده میشود که زندگی زن و شوهرانی که حتی سه دهه از ازدواجشان میگذرد هم به این مسیر کشیده میشود.
براستی چه باید کرد؟ ازدواجی که با علاقه و چشمان باز صورت میگیرد، باید زیبایی عاطفی خود را حفظ کند. بهطور منطقی، یک دختر و پسر با دنیایی از امید و آرزو پیوند زناشویی میبندند و در دل میپندارند که این عشق قرار است با ازدواج و زندگی در کنار هم به اوج برسد، پس چرا گذشت ثانیهها و ساعتها، زندگی آنها را دستخوش عادت و یکنواختی میکند، به نحوی که یک روز چشمانشان را باز میکنند و میبینند نسبت به شریک زندگیشان حسی ندارند و ماتمزده با خود میگویند: واویلا! قرار است من یک عمر در کنار این آدم زندگی کنم؟
چرا نسبت به همسر خود بیاحساس شدهاید؟ آیا فکر میکنید در انتخابتان اشتباه کردهاید و این فرد نمیتواند نیازهای عاطفی شما را در حد توقعتان برآورده کند؟ اگر چنین انتظاری از همسرتان دارید، آیا هیچ وقت کلاهتان را قاضی کردهاید که اگر او پاسخگوی نیازهای روحی شما نیست، آیا شما همسری ایدهآل برای او بودهاید؟ اختیارات هر زندگی مشترک در دستان دو نفر تقسیم میشود؛ پس متناسب با مرد یا زن بودنتان، نیمی از وظایف به عهده شماست و نیم دیگر بر دوش او خواهد بود. حال بگویید که کارنامه خود را از وظایفتان به چه نحو ارزیابی میکنید؟ همه چیز صحیح و سالم و عالی است و پیکان تقصیرات را تنها باید به سمت همسرتان نشانه بگیرید؟
ازدواج به خودی خود نباید هدف باشد. بسیاری از دختران و پسران، نهایت هدف خود را در پیوند زناشویی با فرد محبوبشان میبینند و کمال آرزویشان، شب جشن عروسی با همان فرد رویایی است تا چندی پس از ازدواج هم هنوز در سایه وصال به سر میبرند، اما کمکم مشکلات چنگ و دندان نشان میدهند و این زوج جوان که آمادگی رویارویی با سختی در زندگی با همسر محبوبشان را نداشتهاند، هر روز به نحوی دلشکسته و سرخورده میشوند. پس از گذشت چند ماه یا چندسال، دیگر از آن گرمای روز اول خبری نیست و سردی و بیعلاقگی بین آن دو جریان خواهد یافت.
هرگز اجازه ندهید زندگی متاهلیتان به این مسیر برود و حتی اگر به یکدیگر دلسرد شدهاید، مطمئن باشید که با تلاش میتوانید گرمایی شدیدتر از روز اول را به زندگیتان برگردانید، اگر زمانی نسبت به همسرتان حس داشتهاید، بدانید که این فرد همان محبوب روز اول شماست و این رفتارهای اشتباه دو نفرهتان بوده که مسیر عشقتان را انحراف بخشیده است. با به کار بستن این نکات، به نجات زندگی مشترکتان کمک کنید:
ریشهیابی کنید
اگر معتقدید که زمانی همسرتان را دوست داشتهاید و مانند الان، نسبت به او بیحس نبودهاید، پس دلیلی برای این سردی رابطه وجود دارد. همانطور که روزی او را دیدید و در اولین نگاه شیفتهاش شدهاید، یا اینکه بر اثر اتفاقی به او علاقه پیدا کردهاید، این بیاحساسی کنونیتان نسبت به او هم باید از یک زمانی و در اثر وقوع حادثهای شروع شده باشد. شاید از او بیمسئولیتی دیدهاید، احساس کردید که نسبت به شما بیتوجه است، خانوادهاش را به شما ترجیح داده و یا با شما بداخلاقی کرده است. در هر صورت علتی وجود دارد که باعث شده علاقهای که روزی نسبت به همسرتان داشتید، حالا نداشته باشید. به گذشته برگردید و مساله را ریشهیابی کنید و ببینید اگر او کار اشتباهی کرده، شما باید چه عکسالعمل درستی انجام میدادید که ندادهاید. پس از بررسی شرایط آن زمان و اکنون، به جبران همه چیز و درست کردنشان مبادرت بورزید. راه اشتباه را یکبار رفتهاید و نتیجهاش را هم دیدهاید. اکنون نوبت هموار کردن مسیرهای کج و معوجی است که طی کردهاید. به یاد آورید که آیا اشتباه نخست از او سر زده یا شما؟ اگر شما اشتباه کردهاید، باید همه چیز را جبران کنید و اگر هم او اشتباه کرده، فکر کنید و ببینید که شما چه عکسالعمل درستی میتوانستهاید از خود نشان دهید. آستینها را بالا بزنید که بیش از این جایز نیست درنگ کنید.
اتفاقات خوب را به یاد آورید
چه شد که روزی عاشقش شدید؟ از او چه دیدید که بهعنوان شریک زندگی خود انتخابش کردید؟ دیدارهای شاد و لذتبخشی که دفعات اول باهم داشتید را در ذهنتان مرور کنید. او چه گفت و شما چه جوابی دادید؟ چه هدایایی بینتان رد و بدل شد؟ کدام پیامکش را بارها با عشق خواندید؟ حس و حال خود را در آن روزهایی که قرار بود او را ببینید به یاد آورید. ماه عسل چه اتفاقاتی افتاد؟ روزهای اول زندگی مشترکتان را به یاد میآورید. وقتی قرار بود شامگاه، پس از یک روز کاری همدیگر را ببینید چه احساسی داشتید؟ او چه کارهایی برای شما کرد که زمانی توانسته بود تا آن اندازه در دلتان جا باز کند؟ سعی کنید تمامی خاطرات شیرینتان را در ذهن خویش مانند یک سریال تصویر کنید. تاثیر بسیار عمیقی خواهد داشت. دوباره علاقه پیدا میکنید که همان روزها و حسها را بین خودتان به وجود آورید. در این میان، هرگونه خاطره بد را ممنوع نمایید.
تکرار کنید
آری، آن اتفاقات شیرین را دوباره تکرار کنید. شما دیگر حق اشتباه کردن ندارید. روزی دانه عشق بین شما دو نفر جوانه زده و قرار بوده این دانه با پیوند زناشویی بستن شما دو نفر به نهالی در حال رشد تبدیل شود، اما ریشه نهال چندان قوی نیست و بادها آن را میشکنند و طوفانها براحتی آن را از جای درمیآورند. با خود عهد کنید اینبار آنقدر به این نهال رسیدگی میکنید تا تبدیل به درختی تناور با ریشههای قوی در دل خاک شود و بتواند تا نهایت در این دنیا به حیات خود ادامه دهد.
لیلا رعیت / چاردیواری (ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد