با همسر کنترل گر چگونه برخورد کنیم

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از «مشورَپ» ، نحوه برخورد با همسر کنترل‌گر چندان آسان نیست. همانطور که رابطه با همسر کنترل‌گر ملزوم به تلاش‌های پیاپی و مداوم است. همسران کنترل‌گر معمولا با بروز برخی از رفتارها شامل کنترل بیش از حد، انتقاد کردن و سایر فعالیت‌های از این قبیل سعی بر محدود کردن همسرانشان دارند.
با توجه به بروز رفتارهای کنترل‌گرانه مکرر یا جدی، ممکن است بتوانید با برخی اقدامات بر روی همسر کنترل‌گر و رابطه با او کار کنید و یا از خدمات مشاوره بهره‌مند گردید تا روابط خود را بهبود ببخشید. اگر رفتار همسر کنترل‌گر بسیار جدی است و تصورتان بر این است که با مشورت مشاوره بهبود نمی‌یابد، ممکن است نیاز داشته باشید رابطه را با همسرتان پایان بدهید و استقلالتان را دوباره بازیابید. با این حال، نحوه برخورد با همسر کنترل‌گر خود جزء اساسی‌ترین اقدامات ممکن است. مهم نیست رفتار بروز یافته در فرد کنترل‌گر تا چه حد جدی یا مکرر باشد، می‌توان گفت واقف بودن به طرز صحیح و نحوه برخورد با همسر کنترل‌گر تاثیر بسزایی بر رابطه با این افراد دارد.

نحوه برخورد با همسر کنترل‌گر تا حد زیادی بستگی به رفتار فرد دارد. اگر رفتارهای کنترل‌گرانه همسرتان به طور مکرر و جدی بروز نیابد، مدیریت صحیح و بهنگام به کاهش و رفع این رفتارها کمک موثری خواهد کرد.

برخی از افراد بر این باورند که بحث یا مشاجره کردن نسبت به رفتار همسر کنترل‌گر یک واکنش عادی تلقی می‌شود. متاسفانه، فرد کنترل‌گر غالبا در بحث یا مشاجره تسلیم نشده و اجازه برنده شدن را به شما نمی‌دهد. بنابراین، تاکتیک بحث کردن تنها اوضاع را بدتر می‌کند.
به جای مشاجره کردن، تا حدالامکان آرامشتان را حفظ کنید. به خاطر داشته باشید، حتی بدون فریاد کشیدن و یا بی‌حرمتی قادر خواهید بود تا مخالفت خود را ابزار کنید.

• اگر احساس می‌کنید باید با همسرتان مخالفت کنید، به جای آنکه بگویید: “این کار اشتباه است و ایده من بهتر است!”، از عباراتی مشابه چنین عبارتی استفاده کنید: “من از دیدگاهت مطلع هستم اما این مورد را در نظر گرفته‌ای؟”
• در برخی موارد، ممکن است متوجه شوید موافقت بهترین نحوه برخورد با همسر کنترل‌گر می‌باشد. با این حال، شما می‌توانید موافقتتان را بدون تسلیم شدن بروز بدهید. به طور مثال، در حالی که نظر همسرتان پابرجاست عقیده‌تان را با ابتکار عمل بیان کنید.

در برخی موارد، ممکن است بتوانید از تمایلات کنترل‌ کردن فرد به منزله راهی برای مقابله با مشکلات جزئی در رابطه‌تان بهره ببرید. مسئله را برای همسرتان توضیح بدهید و با در نظر گرفتن میل کنترلی او، بخواهید راه‌حلی ارائه بدهد.

• تا حدالامکان حین تشریح ِمشکل، موضعتان را مشخص کنید. به طور مثال، به جای آنکه بگویید: “تو زیادی کنترل می‌کنی!”، از عباراتی مشابه این عبارات استفاده کنید: “احساس می‌کنم بیش از حد کارهایم را کنترل می‌کنی؛ گویا اعتماد نداری بتوانم کارها را به تنهایی انجام بدهم.”
• اگر همسرتان به وجود مشکل در رابطه‌تان وقف نیست، این راه‌حل عملی نمی‌شود.

وقتی همسرتان خود را به آب و آتش می‌زند تا کنترلتان کند، تلاش کنید از دید او به قضایا نگاه کنید. لحظه‌ای به این موضوع بیاندیشید که چرا همسرتان کنترلتان می‌کند و سعی کنید با تمام سختی‌ها موضوع را درک کنید. همدلی کردن ممکن است حین بروز رفتار کنترل‌گرانه همسر از عصبانیتتان پیشگیری کند. بنابراین، همدلی یا هم‌احساسی جزء اساسی نحوه برخورد با همسر کنترل‌گر به شمار می‌رود. با این حال، هرگز از همدلی به عنوان عذری برای بی‌حرمتی همسرتان نسبت به خودتان استفاده نکنید.

اگر همسرتان قصد شروع بازجویی و یا انتقاد از شما را دارد، می‌توانید با پرسش سوالات صحیح حواس او را پرت کنید. سوالاتی را مطرح کنید که نشانگر رفتار غیرقابل قبول و انتظارات غیرمنطقی اوست. به طور مثال، از همسرتان بپرسید: “می‌گویی دقیقا از من چه می‌خواهی انجام بدهم؟” و یا “اگر با من محترمانه رفتار نکنی، می‌روم. این همان چیزی است که می‌خواهی؟”

• از هرگونه تدابیر دفاعی اجتناب ورزید. زیرا این امر تنها رفتارهای کنترل‌گرانه را تشدید می‌کند.

اگر برخی رفتارهای کنترل‌گرانه به کرات و جدی‌تر بروز یابد، بهتر است اقدامات ذیل را انجام دهید.

کنترل‌گران غالبا نمی‌دانند که رفتار کنترلی دارند. در حقیقت، بسیاری از همسران کنترل‌گر احساس می‌کنند که رفتار کنترلی بروز می‌دهد. اگر همسرتان فردی کنترل‌گر است، احتمالا در نخستین مرحله باید او را متقاعد کنید که رفتاری کنترل‌گرانه دارد و این امر کمی زمان‌بر است.

• حین مکالمه، تا حدالامکان به همسرتان احترام بگذارید. اگر می‌خواهید روابطتان را بهبود ببخشید، نباید به شخصیت همسرتان توهین کنید. در عوض، بر روی برخی رفتارها و شرایط ناراحت‌کننده متمرکز شوید.
• با مثال زدن منظورتان از کنترل کردن را مشخص کنید.

همسرتان را کاملا روشن کنید که تحت چه شرایطی قادر به مدارا کردن خواهید بود. آن دسته از رفتارهای کنترل‌گرانه‌ای که نیاز به تصحیح شدن دارد را برای همسرتان تشریح کنید.

• فهرستی از بزرگترین مشکل‌ها و موانع که تصور می‌کنید در آینده مشکل‌ساز می‌شوند تهیه کنید.
• مثبت بیاندیشید و تصور کنید که هنوز هم شانسی باقی است. بنابراین، درباره مرزهای رابطه مذاکره کنید.

تنبیه آخرین راه‌حل نیست اما می‌تواند در برخی مواقع جزء بهترین نحوه برخورد با همسر کنترل‌گر به شمار رود. تنبیه ممکن است همسرتان را متوجه محدودیت‌هایتان کند. به همسرتان نشان بدهید عواقب رفتارش چیست.

• برای رفتارهای جزئی سعی به تنبیه نکنید. یک یادآوری ساده درباره مرزهای روابط کافی است.
• همسرتان را مجازات نکنید. یک بی‌توجهی پیش پا افتاده ممکن است همسرتان را به خودش بیاورد.
• اگر عرصه به تنگ آید، ممکن است تنبیه شما جدی‌تر شود. به عنوان مثال، اگر همسرتان عرصه را با رفتارش تنگ کند ممکن است بخواهید خانه را ترک کنید.

اگر همسرتان تمایل به تصدیق رفتار کنترل‌گرانه خود ندارد و یا دو نفره قادر به حل مشکلات خود نیستید، به مشاور مراجعه کنید. همسر کنترل‌گرتان ممکن است نیازمند مشاوری حرفه‌ای باشد تا از چگونگی رفتار کنترل‌گرانه مطلع شده و روش‌های پیشگیری از آن را سر بگیرد.

آیا همسرتان به شما می‌گوید چطور پیاز را خرد کنید؟ چطور رانندگی کنید و چی بپوشید؟ دستور دادن و یا کنترل کردن به هیچ طریقی خوشایند نیست. اگر این رفتار کنترل‌گرانه ادامه یابد و تحت یک عادت روزمره انجام پذیرد، همسرتان فردی کنترل‌گر است.
بسیاری از افراد همسران کنترل‌گر دارند. بهترین نحوه برخورد با همسر کنترل‌گر این است که حالت تدافعی را کنار بگذارید و با آرامش برخورد کنید. سپس با بررسی رفتارهای کنترلی سعی بر درک فرد کنید.
با آنکه راهکارهای عدیدی حول نحوه برخورد با همسر کنترل‌گر ارائه شده اما گاها نمی‌توان تضمین کرد که کدامیک از آن‌ها پاسخگوست. اگر تصور می‌کنید رفتار کنترلی همسرتان از حد جزئی خود خارج شده و امنیتتان در خطر است، به مشاور مراجعه کنید و در پی یافتن راه‌حلی اساسی برآیید.