در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در جهان امروز وسایل ارتباط جمعی با انتقال اطلاعات و معلومات جدید و مبادله افکار و عقاید عمومی در راه پیشرفت فرهنگ و تمدن بشری نقش بزرگی را به عهده گرفتهاند به طوری که بسیاری از دانشمندان، عصر کنونی را «عصر ارتباطات» نامیدهاند. از اینرو صاحبنظران علوم ارتباطات مطالعات مختلفی را درباره سنجش میزان و نوع تاثیرات رسانهها انجام داده و معتقدند وسائل ارتباط جمعی از یکسو ممکن است با کارکردهای منفی و تخطی از اخلاق رسانهای، سلامت فکری و اخلاقی آحاد جامعه را تهدید و الگوهای نابهنجار رفتاری را در جامعه تثبیت کنند و از سوی دیگر میتوانند با توجه به کارایی و توان رسانهها، میزان وقوع انحرافات اجتماعی را کاهش دهند.
آسیبهای اجتماعی، واقعیتی گریزناپذیر
امروزه گسترش انحرافات اجتماعی، ازجمله مشکلات عدیدهای است که گریبانگیر بسیاری از جوامع شده است. بروز آسیبهای اجتماعی در جوامع بشری امری گریزناپذیر است و نشانههای آن در همه جوامع کم و بیش یافت میشود، تفاوت فقط در شدت و ضعف و میزان آن است. مددکاران اجتماعی و پژوهشگران در حوزه علوم اجتماعی معمولا در تعریف آسیب اجتماعی میگویند: هرگاه رفتاری در یک نظام اجتماعی به طور مشخص با هنجارهای اجتماعی در تعارض باشد و سبب کاهش یا از دست دادن کارایی و عملکرد مثبت فرد، خانواده یا گروههای اجتماعی دیگر را با اختلال مواجه کند این پدیده آسیب اجتماعی محسوب میشود. آنها با توجه به همین تعریف پدیدههایی چون طلاق، کودکآزاری، سالمندآزاری، اعتیاد، فرار دختران و پسران از منزل، خشونتهای خانوادگی، تکدیگری و خودکشی را جزو آسیبهای اجتماعی میدانند، اما یکی از مهمترین استراتژیها در حوزه آسیبهای اجتماعی، توجه به سطوح مختلف پیشگیری است که در این میان اطلاعرسانی و آگاهسازی، از جایگاه ویژهای برخوردار است، زیرا برنامهریزی دقیق و مناسب در این سطح، گرایش افراد به آسیبهای اجتماعی را به حداقل رسانده و زمینه ارتقای کیفیت زندگی را فراهم میکند.
رسانهها و آسیبهای اجتماعی
اما جامعهشناسان در جهت کاهش هنجارشکنی افراد جامعه، به بررسی عوامل موثر در انحرافات و بروز کجرویهای اجتماعی پرداخته و در عصر ارتباطات به تاثیر رسانهها در کنترل یا گسترش آسیبهای اجتماعی اشاره کردهاند. از اینرو به دلیل گسترش تکنولوژی و نفوذ رسانهها در زندگی مردم، توجه به نقش رسانه در حوزه آسیبهای اجتماعی بسیار چشمگیر است. بیشک یکی از کارکردهای اصلی رسانههای جمعی، اطلاعرسانی از وقایعی است که در محیط اجتماعی رخ میدهد. رسانههای جمعی اعم از روزنامهها، مجلات و رادیو و تلویزیون گاهی از انحرافاتاجتماعی پرده برداشته و انواع دامهایی را که بر سر راه جوانان قرار دارد، به آنان گوشزد میکنند. آنها با بیان راههای لغزش افراد به سوی کجروی، هنجارشکنی و اطلاعرسانی به موقع و مناسب برای اعضای جامعه در پیشگیری از انحرافات اجتماعی نقش موثری ایفا میکنند. رسانهها با شناخت آسیبهای مختلف اجتماعی و گزارش آن به کنشگران اجتماعی، نسبت به گسترش نابهنجاریهای اجتماعی هشدار میدهند و به این ترتیب کنشگران اجتماعی را از نوع رفتارها و خرده فرهنگهای کجرو آگاه میکنند تا براساس ارزشها و هنجارهای مورد پذیرشجامعه حرکت کنند و در دام اینگونه خردهفرهنگها قرار نگیرند. لذا رسالت رسانهها ایجاب میکند ابعاد، نوع و کیفیت شکسته شدن هنجارها و ارزشهای اجتماعی را منعکس کنند تا اعضای جامعه بتوانند با درک همهجانبه آنها، ضمن حفظ خود از ارتکاب انحرافات اجتماعی، از شکسته شدن هنجارهای مقبول جامعه جلوگیری کنند. بر این اساس، یکی از وظایف و کارکردهای مهم رسانهها، آگاهسازی مردم نسبت به انحرافات اجتماعی و اطلاعرسانی عمومی است تا ایجاد نفرت از وقوع انحرافات و جرائم اجتماعی در مردم پدید آید. اما رسانه ملی بهعنوان فراگیرترین رسانه همگانی کشور، همواره در راستای دستیابی به این هدف گام برداشته و با بهرهگیری از نظرات و مشورت کارشناسان و جامعهشناسان به تولید آثار مختلف در حوزههای اجتماعی و آسیبشناسی مسائل و معضلات آن پرداخته است. آثاری که بسیاری از آنها حتی زمینهساز بروز گفتمانها و شکلگیری مباحث جدید در این حوزهها شده است. در اینجا به برخی از مطرحترین این آثار اشاره میشود.
جراحت
«جراحت» ساخته محمدمهدی عسگرپور در زمان پخش با وجود مضمون و فضای بسیار تلخ و گزندهاش، با بهرهگیری از متنی قوی و منسجم بخوبی با مخاطب ارتباط برقرار کرد و مورد استقبال بینندگان تلویزیون نیز قرار گرفت.
این سریال در بستر یک ملودرام خانوادگی و داستانی بدیع بهنوعی تضاد بین سنت و مدرنیته را به تصویر کشیده و آسیبشناسی مناسبات انسانی در نظام خانوادگی را نیز مطرح میکرد. امتیاز ویژه این سریال، متن منسجم و پخته سعید نعمتالله بود که به خوبی مناسبتهای یک خانواده ایرانی و آسیبهای اجتماعی پیرامون آن را مطرح میکرد. سریال در عین حال که جنبههایی از انتقاد اجتماعی را بههمراه داشت، اما از انتقاد اجتماعی بهعنوان وسیلهای برای نشاندن مخاطب پای صفحه تلویزیون استفاده نمیکرد.
دیوار
سریال «دیوار» ساخته کارگردان باسابقه تلویزیون سیروس مقدم، روایتگر زندگی مجرمی بود که پس از پایان دوره محکومیتش درصدد انتقام برمیآمد. دیوار در همان حال که یک اثر پرحادثه بود و ماجراهای اکشن برخورد نیروهای پلیس با باندهای بزرگ تبهکاری و سرقت، لایه بیرونی و تم اصلی این سریال را تشکیل میداد، اما در عین حال دارای لایههای روانشناختی و انسانشناختی هم بود. از اینرو دیوار در عین اینکه یک اثر هنری سرگرمکننده محسوب میشد، گرایشی به آگاهسازی مخاطب هم داشت. این مجموعه بهدنبال آگاهسازی مخاطبان از طرحها و ترفندهای خلافکاران و باندهای تبهکار بود تا از این طریق رسالت اجتماعیاش را انجام دهد، اما نکته قوت این مجموعه شخصیتپردازی آن بود بهگونهای که حتی قطب منفی یا همان ضدقهرمان سریال نیز یک شر مطلق نبوده و از خصوصیات اخلاقی مثبت نیز برخوردار بود. بیشک دیوار یکی از دلایل موفقیت خود را مدیون متن قوی سعید نعمتالله در مقام نویسنده بود که برخاسته از شناخت صحیح وی از جامعه و آسیبهای کنونی آن بود.
زمانه
حسن فتحی در «زمانه» سعی کرد نیمنگاهی اخلاقی به واقعیات اجتماعی انداخته و از دریچه اخلاق، زندگی آدمهای جامعه را بررسی کند. زمانه میکوشید نگاهی متفاوت و اخلاقی به جامعه بیندازد، نگاهی که مفاهیم اخلاقی را در سطح جامعه و پیامدهای اخلاقی اعمال را نشان داده و زشتیشان را برملا میکند. در زمانه، حکایت متفاوتی از مفاهیمی همچون عشق، نفرت و انتقام به تصویر کشیده شد و سریال بخوبی موفق شد مخاطب را با خود همراه کرده و مورد تحسین همزمان مخاطبان و منتقدان قرار گیرد. عوامل این مجموعه بخوبی میدانستند مسائل دینی و اخلاقی مفاهیمی است که پیچیدگیها و اولویتهای خاص خود را داشته و برخورد با آنها نیازمند وسعت نظر و جامعنگری است، از اینرو با در دست گرفتن عصای اعتدال از افتادن به ورطه افراط و تفریط دوری کردند.
زمانه همچنین از معدود آثاری بود که به آسیبشناسی طبقات ثروتمند پرداخت، اما خود به آسیب استفاده ابزاری از جلوههای ظاهری زندگی این جماعت دچار نشد. ضمن اینکه برخلاف سایر فیلمها و سریالهایی از این قبیل، به معلولها محدود نبوده و زمینهها و علل دچار شدن این قشر از جامعه به چنین وضعی را نیز به تصویر کشید. از این منظر زمانه نمایهای بود از زمانه سقوط اشرافیت و فرورفتن سرمایهداری و حامیانش در باتلاقی که خود برای خویش به وجود آوردهاند.
کارخانهدار مغرور و ظالم، عشق مثلثی، خانواده متمولی که وصلت با یک خانواده فقیر را مایه ننگ خود میدانند، خانواده فقیری که شرافتمندانه زندگی میکنند، جوانی که به دلیل مشکلات اجتماعی و اقتصادی معتاد میشود و...
مادرانه
مجموعه تلویزیونی «مادرانه» ساخته جواد افشار که ماه رمضان از شبکه سه پخش شد، به آسیبشناسی نهاد خانواده بهعنوان مهمترین نهاد جامعه پرداخت تا از این منظر مهمترین تهدیدهای جامعه علیه این نهاد و بخصوص جوانان را بررسی و تصویر کند. مادرانه روایت زندگی خانوادهای بود که نمونه آن را میتوان در همه شهرهای بزرگ و کوچک دید. خانوادهای از هم پاشیده، پدر و مادری که به دلایلی جدا از همدیگر زندگی میکنند و مشکلات ناشی از این دوری روی تکتک اعضای خانواده تاثیرات منفی میگذارد. خانوادهای که در آن، پدر، یک سوئیت جداگانه در منزل دارد و دور از فرزندانش زندگی میکند و مادر هم طلاق گرفته و به خارج از کشور رفته است. در این میان خانواده از اهمیت کمتری برخوردار است و فرزندان هم هر کدام در اتاقهای خود به دور از مهر و محبت والدین هر کاری که دلشان میخواهد انجام میدهند. چون نظارت و رسیدگی والدین را بالای سر خود احساس نمیکنند. در این میان فرزندان محروم از آغوش گرم خانواده ناچارند برای حل و فصل مشکلات خود به خیابان و کوچه پناه ببرند یا به اجتماع بیرحمی که در آن چیزی جز اعتیاد، بیماری و خشونت در انتظار آنها نیست. این ملودرام خانوادگی تلاش کرد تا بتواند نگاهی به معضلات اجتماعی امروز جامعه داشته باشد. معضلاتی چون، فساد مالی، پولشویی، روابط پسر و دختر، طلاق، خشونت، مواد مخدر، مهاجرت، بیفرزندی، متلاشی شدن بنیاد خانواده، کلاهبرداری، اعتیاد، تربیت، ناهنجاریهای اجتماعی، ازدواج و... .
فاصله ها
سهیلیزاده در سریال «فاصلهها» که از زمان تولید تاکنون بارها از شبکههای مختلف تلویزیون به نمایش درآمده بار دیگر به سراغ سوژهای درباره مسائل و مشکلات نسل جوان رفته و با تاکید بر موضوع شکاف نسلها به نوعی سرگشتگی و تنهایی جوانهایی را روایت کرد که با خانواده خود دچار مشکل شدهاند، اما نکته حائز اهمیت در این میان پرهیز کارگردان از پرداخت یکسویه به این موضوع و بازنمایی و واکاوی آن از زوایای مختلف بود. در هرصورت انتخاب سوژهای داغ که حاوی سویه دراماتیک بوده و به تنهایی و به اندازه کافی واجد جذابیتهای اجتماعی و روانشناسانه بویژه برای نسل جوان است از یکسو و انتخاب شیوه روایتی مناسب و بهرهگیری از تمهیداتی چون تدوین موازی و داستانکهای مرتبط از سوی دیگر، به ماندگاری این اثر منجر شد.
نکته حائز اهمیت در این سریال این بود که شخصیتهای جوان قصه ذاتا انسانهای بدی تصویر نمیشدند و کارگردان نگاهی خاکستری به شخصیتهای سریال داشت، اما روایت داستان عدم درک خانواده از نسل جدید بود که به ایجاد بحران میانجامید. کارگردان در این اثر از دغدغهها و نگرانیهای نسل جوان میگفت. نسلی که در بسیاری از تصمیمهای مهم زندگی، میان پایبندی به ارزشها و از بین بردن تابوها سردرگم است و برخی از آنان به بیراهه میروند.
***
اما نمونههای فوق فقط گوشهای از فعالیتهای صداوسیما در عرصه سریالسازی اجتماعی در این سالهاست. مسیری که رسانه ملی بهعنوان یک رسالت اجتماعی همواره بر آن تاکید داشته تا بتواند بهعنوان رسانهای فراگیر و پرنفوذ، قدمی در راستای کاهش انحرافات و آسیبهای اجتماعی در جامعه بردارد.
عرفان جلالی / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد