در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
همه کهکشانها و همه چیز براساس ریتم منظمی آفریده شده است. همه چیز در این دنیا صدا دارد و همین که به یک لیوان میزنید چندین اورتور پخش میشود. بخشی از انعکاس صداها در جهان را ما نمیتوانیم بشنویم و صداهای خیلی پایین را فقط حیوانات متوجه میشوند و خیلی بالا را فقط پرندگان دریافت میکنند.
البته برخورد ما با موسیقی به نوع استفاده از آن بستگی دارد. همانطور که زبان آدمی میتواند دشنام دهد، موسیقی هم میتواند اینگونه شکل نادرستی پیدا کند. موسیقی یک ابزار است و نمیتواند بد بگوید، بلکه آدمی است که میتواند به شکلی نادرست رفتار کند و آنچه را نباید با استفاده از این ابزار خلق کند. از اینرو همیشه معتقد بوده ام هنر دو طبقه است که یکی هنر الهی است و دیگری هنر زمینی.
زمینی بودن هنر میتواند حالت سرگرمسازی و مصرفزدگی برای آدمی داشته باشد، مثل غذاهای فستفود و... شما خیلی خوب مینویسید و دیگری خیلی خوب مینوازد و آهنگ میسازد و هنرمند دیگری هم تکنیک کار را یاد میگیرد و آثار خوبی میسازد.
اینها براساس خلاقیت و آموزشپذیری است اما در هنر الهی باید نیرویی بالاتر از انسان قرار بگیرد و خداوند آن «به علاوه» هنر را به تو بدهد. آن بعلاوه خیلی مهم است که خداوند اعطا میکند و آن باعث میشود حافظ، سعدی، مولانا و فردوسی به وجود بیاید.
در همه هنرها همین طور است و آن لطف خدایی را نداشته باشی، کارت الهی نخواهد بود. برخیها به من میگویند خدا کجاست؟ من با لبخندی به آنها میگویم رادیو تهران کجاست؟ باید به این برسیم که خدا هم موج دارد و باید به آن رسید. باید بدانی راهت چیست. باید از خودت بیرون بیایی و به خدا برسی.
من هر چه دارم از خداوند است. هر چیزی که در موسیقی نوشتم بدون الهام الهی نبوده است. اگر هم نوشتم چیز بیخودی بوده و فقط نتهایی براساس احساسات نوشتم.
علم را میتوان یاد گرفت، اما هنر واقعی را خداوند باید به تو بدهد. همان یک درصدی که گفتم را باید خداوند بخواهد و به تو بدهد تا هنرمند شوی. اگر نتوانی به آن یکدرصد برسی، بقیه 99 درصدت هم ارزشی ندارد.
لوریس چکناواریان - آهنگساز و رهبر ارکستر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد