یک شیر در بالای درختی در حال چرت زدن است. شکارچی که برای شکار این گربه سان بزرگ به یک سافاری پارک پول داده است به سوی حیوان از همه جا بی خبر شلیک می کند. شیر زخمی شده و از درخت سقوط می کند. شکارچی تیر دوم را به سوی حیوان زخمی شلیک کرده و او را از پای در می آورد. اکنون، او در بازگشت به کشورش با بردن پوست و احتمالا سر تاکسیدرمی شده شیر می تواند نزد آشنایان لاف بزند که چگونه شیری گرسنه به او حمله کرده بود اما او با شجاعت و خونسردی این حیوان درنده را کشت.